از دوستانی که مایل هستند اسمشان درلیست هواداران قرار گیرد دربخش نظرات همین صفحه اسم خود را بطور کامل به همراه اسم شهر خود را بنویسند.
الف ) افتخارات باشگاه با نام «دوچرخه سواران»
1- نایب قهرمان باشگاههای تهران (1325)
2- نایب قهرمان جام حذفی تهران(1325)
3- نایب قرمان باشگاههای تهران (1326)
4- مقام سوم باشگاههای تهران (1326)
5- قهرمان باشگاههای تهران (1329)
ب) : افتخارات باشگاه با نام «تاج»
1- نایب قهرمان باشگاههای تهران (1330)
2- قهرمان باشگاههای تهران (1335)
3- نایب قهرمان باشگاههای تهران (37-1336)
4- قهرمان جام حذفی تهران (38-1337)
5- قهرمان باشگاههای تهران (1338)
6- قهرمان باشگاههای تهران (40-1339)
7- قهرمان باشگاههای تهران (1348)
8- نایب قهرمان مسابقات پنج جانبه تهران (1347)
9- قهرمان باشگاههای تهران (48-1347)
10- قهرمان جام میلز هندوستان (1348)
11- نایب قهرمان باشگاههای تهران (49-1348
12- نایب قهرمان جام حذفی تهران (1349)
13- قهرمان باشگاههای ایران(1349)
14- قهرمان جام باشگاههای آسیا (1349)
15- قهرمان جام میلز هندوسیتان (1349)
16- مقام سوم جام باشگاههای آسیا (1350)
17- قهرمان باشگاههای تهران (1350)
18- قهرمان جام دوستی (1351)
19- قهرمان جام باشگاههای تهران (1351)
20- مقام سوم جام باشگاههای ایران (1351)
21- نایب قهرمان جام میلز هندوستان (1351)
22- قهرمان جام اتحاد (1352)
23- نایب قهرمان جام تخت جمشید
24- نایب قهرمان تورنمنت تاج آبادان (1352)
25- قهرمان جام تخت جمشدی (54-1353)
26- مقام چهارم جام تخت جمشید (55-1354)
27- مقام چهارم جام تخت جمشید (1355)
28- مقام چهارم جام تخت جمشید (1356)
29- قهرمان جام حذفی ایران (57-1356)
30- مقام سوم جام تحت جمشید (1357)
ج): افتخارات باشگاه با نام «استقلال»
1- مقام چهارم تورنمنت موستار یوگوسلاوی (1357)
2- مقام دهم جام اسپندی تهران (1358)
3- مقام چهارم باشگاههای تهران (1360)
4- نایب قهرمان جام فولادی نوشهر (1360)
5- نایب قهرمان باشگاههای تهران (1361)
6- قهرمان باشگاههای تهران (1362)
7- قهرمان باشگاههای تهران (1364)
8- مقام سوم باشگاههای تهران (1365)
9- مقام سوم باشگاههای تهران (1366)
10- مقام سوم باشگاههای تهران (1367)
11- نایب قهرمان باشگاههای تهران (1368)
12- قهرمان جام میلز هندوستان (1368)
13- قهرمان جام بوردولو هندوستان (1368)
14- قهرمان لیگ قدس باشگاههای ایران (69-1368)
15- نایب قهرمان باشگاههای تهران (1369)
16- نایب قهرمان جام حذفی ایران (70-1369)
17- قهرمان جام باشگاههای آسیا (70-1369)
18- قهرمان باشگاههای تهران (1370)
19- قهرمان جام استقلال قطر (1370)
20- نایب قهرمان لیگ آزادگان (71-1370)
21- نایب قهرمان جام باشگاههای آسیا (71-70)
22- مقام هفتم جام برتر باشگاههای تهران (1371)
23- مقام پنجم لیگ آزادگان (1371)
24- مقام سوم تورنمنت نقش جهان اصفهان (1372)
25- قهرمان لیگ دسته سوم ایران (1372)
26- نایب قهرمان لیگ آزادگان (1373)
27- قهرمان جام برتر باشگاههای ایران (1373)
28- مقام چهارم تورنمنت جام وحدت امارات (1373)
29- مقام سوم لیگ آزادگان (1374)
30- قهرمان جام حذفی ایران (75-1374)
31- مقام چهارم تورنمنت نقش جهان اصفهان(1375)
32- مقام چهارم جام در جام باشگاههای آسیا (76-1375)
33- مقام ششم لیگ آزادگان (76-1375)
34- نایب قهرمان جام دوستی امارات (1376)
35- قهرمان جام خزر رشت (1376)
36- قهرمان جام پرچم ترکمنستان (1376)
37- قهرمان لیگ آزادگان (78-1377)
38- نایب قهرمان جام حذفی ایران(78-1377)
39- نایب قهرمان لیگ آزادگان (78-1377)
40- مقام سوم تورنمنت جام دوستی لورکوزن آلمان (1378)
41- مقام سوم تورنمنت کیش (1378)
42- قهرمان جام حذفی ایران (79-1378)
43- نایب هقرمان جام باشگاههای آسیا(79-1378)
44- نایب قهرمان لیگ آزادگان (79-1378)
45- قهرمان لیگ آزادگان (80-1379)
46- مقام چهارم جام در جام باشگاههای آسیا (80-1379)
47- قهرمان تورنمنت کیش (1380)
48- مقام سوم تورنمنت لوله آک مشهد (1380)
49- مقام سوم جام باشگاههای اسیا (81-1380)
50- نایب قهرمان لیگ برتر ایران (80-1380)
51- قهرمان جام حذفی ایران (81-1380)
52- قهرمان تورنمنت گلدستون کاپ اتحادیه باشگاههای ایران (1381)
53- مقام نهم لیگ برتر ایران (82-1381)
54- نایب قهرمان لیگ برتر ایران (83-1382)
55- نایب قهرمان جام حذفی ایران (83-1382)
56- نایب قهرمان تورنمنت صلح و دوستی تهران 01383)
57- مقام سوم لیگ برتر باشگاههای ایران (84-1383)
58- قهرمان تورنمنت جام صلح و دوستی تهران (1384)
59- قهرمان لیگ برتر باشگاههای ایران (85-1384)
60- قهرمان جام حذفی ایران ( 87-1386)
61-قهرمان لیگ برتر باشگاههای ایران (88-1387 )
توضیح: از تعداد 96 عنوان کسب شده در تالار عناوین و افتخارات باشگاه استقلال77مقام مربوط به مسابقات داخلی و 19 مقام مربوط به مسابقات آسیایی و تورنمنتهای بین المللی می باشد
وحید طالبلو زادهٔ ۵ خرداد ۱۳۶۱ در تهران از فوتبالیستهای ایرانی است. او با ۱۸۵ سانتیمتر قد یکی از دروازهبانان تیم ملی فوتبال ایران در مسابقات جام ملتهای آسیا ۲۰۰۷ و همچنین جام جهانی ۲۰۰۶ بودهاست.لازم به ذکر است که او در بازیهای جام جهانی به عنوان ذخیرهٔ ابراهیم میرزاپور و در بازیهای جام ملتهای آسیا نیز به عنوان دروازهبان ذخیرهٔ حسن رودباریان در خدمت تیم ملی فوتبال ایران بودهاست.
از این مسابقات او تنها در مسابقه ایران و کره جنوبی از مرحله یک چهارم نهائی جام ملتهای آسیا و از دقیقه ۱۱۹ و برای ضربات پنالتی جایگزین حسن رودباریان شد.
او از تیم امید استقلال تهران به رده بزرگسالان آمد و تاکنون عضو همین تیم میباشد. او برای اولین بار در لیگ برتر فوتبال ایران در فصل ۸۲-۸۳ مقابل تیم سپاهان اصفهان به میدان رفت.
او در فصل ۸۴-۸۵ با درخشش خود در دروازه تیم استقلال تهران یکی از عوامل قهرمانی این تیم در آن سال شمرده میشود. او در بازی سیام استقلال تهران با برق شیراز که در حضور ۱۰۰ هزار هوادار استقلال تهران برگزار شد و به برد ۴ بر ۱ استقلال تهران و هم چنین قهرمانی این تیم برای اولین بار در لیگ برتر فوتبال ایران منجر شد، با مهار ضربه پنالتی محسن پاک نیت در دقیقه ۸۳ بر محبوبیت خود نزد هواداران استقلال افزود و همچنین اسم خود را به عنوان یکی از بازیکنان تأثیر گذار بر این قهرمانی به ثبت رسانید در فصل اخیر و در بازی های جام حذفی با مهار چندین ضربه پنالتی تیم استقلال را به فینال این بازی ها رساند.
هفدهمین دوره مراسم انتخاب برترینهای سال فوتبال آسیا فوتبال ایران تنها در دو بخش بهترین بازیکن فوتسال و بهترین تیم فوتسال سال قاره کهن موفق به کسب جایزه برترینهای سال 2010 شد.
در هفدهمین دوره مراسم انتخاب برترینهای سال فوتبال آسیا که روز چهارشنبه در شهر کوالالامپور مالزی برگزار شد که فوتبال ژاپن با کسب هفت جایزه فدراسیون سال آسیا، رفتار جوانمردانه سال، تیم ملی فوتبال مردان سال، کمک داور سال آسیا، کمک داور زن سال آسیا، داور زن سال آسیا و مربی مرد سال آسیا اکثریت جوایز این دوره را از آن خود کرد.
در این مراسم فوتبال ایران در بخشهای جایزه رفتار جوانمردانه، بهترین فدراسیون، تیم فوتسال آقایان، باشگاه(ذوب آهن اصفهان)، مربی زن(شهرزاد مظفر)، بازیکن مرد(فرهاد مجیدی و فرشید طالبی) و بازیکن مرد فوتسال (وحید شمسایی و محمد طاهری) نامزد دریافت جایره سال آسیا بود که تنها در دو بخش فوتسال آقایان و بهترین بازیکن مرد فوتسال سال آسیا (محمد طاهری) جایزه بهترینهای سال قاره کهن را بدست آورد.
البته فوتبال استرالیا مهمترین جوایز بهترینهای سال 2010 که شامل بهترین بازیکن مرد و زن سال آسیا میشود را از آن خود کرد. ساشا اوگننوفسکی کاپیتان تیم سئونگنام ایلهوا چونما در بخش مردان و کاترین آن گیل در بخش بانوان این جایزه مهم را از آن خود کردند
فهرست بهترین های سال 2010 آسیا به شرح زیر است:
الماس آسیا: داتو سری نجیب تون رزاق (نخست وزیر مالزی)
عنوان رویای آسیا: فدراسیون فوتبال استرالیا
فدراسیون سال آسیا: فدراسیون فوتبال ژاپن
رفتار جوانمردانه سال: ژاپن
باشگاه سال آسیا: سئونگنام ایلهوا کره جنوبی
تیم فوتسال سال آسیا: ایران
تیم ملی مردان سال آسیا: ژاپن
تیم ملی زنان سال آسیا: استرالیا
کمک داور سال آسیا: تورو ساگارا از ژاپن
کمک داور زن سال آسیا: شیهو آیوکای از ژاپن
داور سال آسیا: راوشان ایرماتوف از ازبکستان
داور زن سال آسیا: ساچیکو یاماگیشی از ژاپن
ناظر بازی سال آسیا: عبدالغفور عبدالحمید از مالدیو
ناظر بازی زن سال آسیا: امیلی لا چئوک چی از هنگ کنگ
مربی سال آسیا: تاکشی اوکادا از ژاپن
مربی زنان سال آسیا: کیم تائه هی از کمک مربی تیم زنان زیر 17 سال کره جنوبی
بازیکن جوان سال آسیا: یونگ ایل گوان از کره شمالی
بازیکن جوان زن آسیا: یئو مین جی از کره جنوبی
بازیکن سال فوتسال آسیا: محمد طاهری از ایران
بازیکن زن سال آسیا: کاترین آن گیل از استرالیا
بازیکن سال آسیا: ساشا اوگننوفسکی از استرالیا عضو تیم سئونگنام ایلهوا چون
سایت آمار و تاریخ فدراسیون بین المللی فوتبال تیم الهلال عربستان را به عنوان برترین باشگاه 10 سال اخیر قاره آسیا انتخاب کرد.
در آخرین ردهبندی اعلام شده از سوی سایت آمار و تاریخ فدراسیون بین المللی فوتبال(IFFHS) تیم الهلال عربستان به عنوان برترین تیم باشگاهی قاره آسیا در 10 سال گذشته(2001 تا 2010) انتخاب شد.
در این ردهبندی که از بین 250 باشگاه از 21 کشور قاره کهن انجام شد، تیم الهلال عربستان با 797 امتیاز در رده نخست قرار گرفت و تیمهای پاختاکور ازبکستان با 5/787 و الاتحاد عربستان با 5/765 در ردههای دوم و سوم قرار گرفتهاند.
تیم فوتبال سپاهان اصفهان در این رده بندی بهترین تیم 10 سال اخیر فوتبال ایران نام گرفت و با 660 امتیاز رده هشتم قاره آسیا را هم از آن خود کرد. استقلال تهران با 593 امتیاز در رده سیزدهم، ذوب آهن اصفهان با 507 امتیاز در رده بیست و هفتم، پرسپولیس با 5/492 امتیاز در رده سی و یکم و سایپا کرج با 346 امتیاز در رده شصت و نهم قرار گرفته اند.
جایگاه دیگر تیمهای ایران در این رده بندی به شرح زیر است:
73- مقاومت سپاسی شیراز با 339 امتیاز
90- فولاد خوزستان با 315 امتیاز
92- پاس تهران با 5/310 امتیاز
97- صبای قم با 5/302 امتیاز
110- ابومسلم مشهد با 288 امتیاز
112- استقلال اهواز با 5/282 امتیاز
151- ملوان بندرانزلی با 239 امتیاز
156- برق شیراز با 5/227 امتیاز
187- پیکان قزوین با امتیاز 5/198
205- مس کرمان با 181 امتیاز
221- راه آهن شهرری با 162 امتیاز
در این رده بندی تیم سئونگنام ایلهوآچونما کره جنوبی که در هفتههای اخیر عنوان قهرمانی مسابقات لیگ قهرمانان آسیا را بدست آورد، با 691 امتیاز در رده ششم قرار گرفته است. در این رده بندی عملکرد تیمها در مسابقات داخلی کشورهای خود و رقابتهایی که در این 10 سال در سطح قاره آسیا انجام شده، تاثیرگذار بوده است
استقلال- پرسپولیس (ایران)
رویارویی دو رقیب سرسخت پایتخت ایران را «نبرد تهران» نامیدهاند. در این داربی معمولا ورزشگاه آزادی با 100هزار تماشاگر پر میشود و همین مساله موجب شده تا بسیاری از دیدارهای دو تیم با دردسرهایی همراه باشد. شکستن صندلی و ریختن آشغال به داخل زمین اتفاقهایی معمول هستند اما وقتی خشونت اوج میگیرد، میتوان انتظار درگیری و زدوخورد بین هواداران دو تیم را نیز داشت. فدراسیون فوتبال ایران برای اینکه به جانبداری از هیچ تیمی متهم نشود، سالها از داواران خارجی برای این دیدار استفاده میکرد و پس از برگزاری بازی نیز تیم داوری را بلافاصله به کشورشان باز میگرداند.
گلن توران- لین فیلد (ایرلند شمالی)
موفقترین باشگاههای فوتبال در تاریخ ایرلندشمالی و دو تیم بزرگ شهر بلفاست. دیدار دو تیم غالبا با درگیری هولیگانهای دو تیم همراه است. در سال 2008 پرتاب مواد آتشزا به داخل زمین موجب شد تا بازی برای دقایقی متوقف شود. در سال 1985 در فینال جامحذفی، هواداران گلن توران با بردن یک خوک به ورزشگاه که با طرح پیراهن لینفیلد رنگ شده بود، خشم هواداران رقیب را برانگیختند.
بنفیکا- پورتو (پرتغال)
به طور سنتی بنفیکا نماینده جنوب و پورتو نماینده شمال پرتغال است. به همین دلیل داربیهای آنها همواره سرشار از درگیری بوده است و همین مساله موجب شده تا در بازی دست کم 800 نیروی پلیس در ورزشگاه حضور پیدا کند. تنشهای بین دو تیم در سالهای اخیر با متهم کردن تیم رقیب به تبانی و همچنین انتقال بحثبرانگیز کریستین رودریگز به پورتو در سال 2008 فزونی یافته است. این سومین انتقال مستقیم بازیکن بین این دو رقیب قدیمی بود. طولانیترین و معروفترین رقابت و درگیری بین دو بازیکن از دو تیم نیز در دهه 1990 میان ژائو پینتو از بنفیکا و پائولینیو سانتوس از پورتو در جریان بود. پینتو زمانی در این مورد گفت:«پائولینیو خیلی خشن است. او تنها با یک هدف وارد زمین میشد: مهار کردن من. اما باید این مساله را پذیرفت زیرا داربیها مانند جنگ هستند.»
آژاکس -فاینورد (هلند)
بزرگترین رقابت فوتبال هلند در یک داربی واقعی نیست. آژاکس تیم شهر آمستردام است و فاینورد متعلق به روتردام در 40 مایلی پایتخت. اما مانند دیدار رئال و بارسا، این بازی در هلند به «کلاسیک» شهرت دارد. معروفترین درگیری هواداران دو تیم در سال 1997 رخ داد. زد و خورد آنها در داخل زمین که به «نبرد بورویک» مشهور شد با مرگ یک نفر و مجروح شدن بسیاری خاتمه یافت. این مساله موجب شد تا یک کمپین بر ضد هولیگانیسم در هلند شکل بگیرد اما تنها هفت سال بعد و در دیدار برگشت سال 2004، اولتراهای آژاکس خورخه آکونیا، بازیکن فاینورد را مصدوم و روانه بیمارستان کردند و چیزی نمانده بود که رابین فنپرسی نیز سرنوشت مشابهی پیدا کند.
رئال - بارسلونا (اسپانیا)
تنها هواداران اندکی هستند که جسارت رفتن به ورزشگاه رقیب در الکلاسیکو را دارند. سابقه دشمنی بین دو باشگاه رئال و بارسا به دوران ژنرال فرانکو و تلاش او برای محو کردن فرهنگ و هویت کاتالانی باز میگردد. زمانی که در سال 1943 و در بازی رفت دیدار فینال جامحذفی (که آن زمان جام ژنرالها نامیده میشد) رئالیها سه بر صفر شکست خوردند، فرانکو بسیار خشمگین شد. به همین دلیل پیش از بازی برگشت رییس مرکز امنیت دولت وقت اسپانیا به رختکن بارسلونا رفت و به بازیکنان این تیم گفت:«شما تنها به دلیل سخاوتمندی رژیم که عدم وطنپرستیتان را بخشیده است، فرصت بازی در این مسابقه را پیدا کردهاید.» و بارسا بازی برگشت را 11-1 واگذار کرد.
آلفردو دیاستفانو، بزرگترین بازیکن تاریخ رئال، نیز یکی از دلایل اختلاف میان دو باشگاه بود. او که برای باشگاه کلمبیایی یوگوتا بازی میکرد، در سال 1953 در دیداری دوستانه مقابل رئال قرار گرفت و درخششاش در این بازی، توجه مسوولان باشگاه بارسلونا را جلب کرد، اما مشکلاتی که بر سر عقد قرارداد او با باشگاه کاتالانی به وجود آمد موجب شد تا فیفا در سال 1953 دستور دهد که او برای چهار فصل به طور یک فصل در میان برای بارسا و رئال بازی کند. اما دخالتهای رژیم فرانکو موجب شد تا باشگاه بارسلونا تنها با دریافت چهار میلیون پزوتا از ادعایش در مورد مالکیت دیاستفانو دست بردارد. دو هفته پس از آن او در الکلاسیکویی که رئال پنج بر یک به سود خود خاتمه داد، دو بار دروازه تیمی را که قرار بود به آن بپیوندد، باز کرد. در سال 2002 رئالیها صدمین سالگرد تاسیس باشگاهشان را جشن گرفتند. در ماه مارس آن سال در دیداری که ژاوی و زیدان برای اولینبار در الکلاسیکو گلزنی کردند، هواداران بارسا در نوکمپ پلاکاردی بزرگ نصب کردند که روی آن نوشته شده بود:«100 سال قدمت، 100 سال عقبماندگی». جابهجایی یک بازیکن بین دو تیم نیز هیچگاه فرجام خوبی برای آن بازیکن نداشته است. وقتی فیگو که کاپیتان و ستاره بارسا بود، با پیشنهاد اغواگرانه رئالیها به سانتیاگو برنابئو پیوست، در بازگشت به نوکمپ با پذیرایی عجیبی مواجه شد. او در اولین بازیاش برابر بارسا با هواداران خشمگین مواجه شد که هر چه در دسترسشان بود، از بطریهای آب و فندک تا چاقو و سکه به سویش پرتاب کردند. و البته به یادماندنیترین آنها کله یک خوک بود که به تیتر اول روزنامههای مادریدی تبدیل شد.
پارتیزان- ستاره سرخ بلگرد (صربستان)
این داربی که بین دو رقیب سرسخت بلگرادی برگزار میشود،به «داربی جاودانی» شهرت دارد. تقریبا 50درصد صربها طرفدار ستاره سرخ هستند و 30 درصد نیز از پارتیزان حمایت میکنند؛ تیمی که به هوادارانش لقب «قبرکنها» دادهاند. آخرین نمونه از درگیریهای دو باشگاه این فصل با پیوستن ولادیمیر استویکوویچ، دروازهبان سابق ستاره سرخ به پارتیزان رقم خورد. او که برای یک فصل به ویگان رفته بود، در بازگشت به فوتبال صربستان پیراهن تیم رقیب را بر تن کرد و این مساله جنجالهای زیادی را موجب شد.هواداران ستاره سرخ او را تهدید به مرگ کردند و مدیران باشگاه پارتیزان نیز مجبور شدند برای حفاظت از او و خانوادهاش بادیگارد استخدام کنند. گفته میشود در قرارداد او و باشگاه پارتیزان بندی گنجانده شده که براساس آن او نمیتواند بار دیگر به ستاره سرخ بازگردد.
رم- لاتزیو (ایتالیا)
داربی دلاکاپیتاله بین لاتزیو (که در سال 1927 توسط فاشیستها پایهگذاری شد) و آ اس رم، پر تنشترین داربی ایتالیا و حتی جهان است. 30 سال قبل وینچنزو پاپارلی، یکی از هواداران لاتزیو، با نارنجکی که هواداران رم مستقیما به سمت صورتش پرتاب کردند کشته شد و این اولین مرگ در فوتبال ایتالیا بود. پنج فصل قبل نیز اولتراهای رم با انتشار شایعه قتل یک پسر بچه توسط پلیس پیش از شروع بازی، موجب به تعویق افتادن این دیدار شدند. چهار دقیقه پیش از پایان نیمه اول نیز بار دیگر درگیریهای هواداران موجب توقف بازی شد و فرانچسکو توتی، کاپیتان جالوروسی،از هولیگانهای رمی خواست تا دست از خشونت بردارند. درگیریها موجب شد تا نیروهای پلیس مجبور به دخالت شوند و در نهایت با دستگیری 13 نفر و مجروح شدن 170 نیروی پلیس این درگیریها خاتمه یافت.
بوکاجونیورز- ریورپلات (آرژانتین)
این دو باشگاه رقیب بوئنوس آیرسی تنها در هفت کیلومتری هم قرار دارند اما اختلاف طبقاتی هوادارانشان فاصله زیادی میان آنها ایجاد کرده است. تقریبا 70درصد هواداران فوتبال در آرژانتین طرفدار یکی از دو تیم بوکاجونیورز یا ریورپلات هستند. هواداران بوکا را طبقه کارگر و ساکنان محلات فقیرنشین تشکیل میدهند (و به همین دلیل ریورپلاتیها به آنها لقب «خوکها»دادهاند.) و در مقابل هواداران ریورپلات که به میلیونرها معروفند را افراد مرفه جامعه تشکیل میدهند (طرفداران بوکا به آنها لقب «جوجهها» دادهاند زیرا معتقدند آنها از هر چیزی میترسند.) به این داربی - که نشریه گاردین آن را در صدر فهرست 50 رویداد ورزشی که پیش از مرگ باید دید، قرار داده- لقب سوپر کلاسیکو دادهاند و پرتاب مواد آتشزا، درگیری هواداران و شعارهای تند علیه تیم رقیب از اتفاقات کاملا معمولی آن محسوب میشود.
گالاتاسرای- فنرباغچه (ترکیه)
اگر چه هر دو تیم متعلق به شهر استانبول هستند اما به دو قاره متفاوت تعلق دارند. گالا در بخش اروپایی شهر و فنر در بخش آسیایی و کارگرنشین شهر قرار دارد. در 190 بازی گذشته دو تیم بارها پلیس مجبور به مداخله شده تا به درگیری هواداران پایان دهد. فینالهای جامحذفی بین این دو تیم نیز همواره از جذابیتهای بالایی برخوردار بوده، اما در سال 1996 گرام سونس، سرمربی وقت گالا بود که جرقه درگیریهای بازی را زد. گالا در دیدار رفت یک بر صفر به پیروزی رسید. اما در دیدار برگشت تیم حریف خیلی زود نتیجه را جبران کرد اما در وقتهای اضافه، دین ساندرز گل پیروزیبخش گالا را وارد دروازه حریف کرد و پس از آن بود که سونس وارد زمین شد و حرکات تحریکآمیزش، موجب آغاز درگیریها شد.
رنجرز - سلتیک (اسکاتلند)
دشمنی و رقابت هواداران این دو تیم علتی متفاوت با همه دیدارهای قبلی دارد. رنجرزها کاتولیک و سلتیکیها پروتستان هستند و این اختلاف مذهبی، دلیل اصلی درگیری هواداران دو تیم در داربی گلاسکو است. در دهه 1970 که در درگیریهای آزادیخواهان ایرلند شمالی با حکومت مرکزی بریتانیا به اوج رسیده بود، هواداران سلتیک در بازیهایشان در حمایت از آنها شعارهایی سر میدادند و در مقابل هواداران رنجرز تمایلشان به حکومت پادشاهی را با ترانههایی که میخواندند ابراز میکردند. در سال 1995 گروهی از هواداران رنجرز با حمله به مارک اسکات، یکی از هواداران سلتیک، او را با ضربات چاقو به قتل رساندند. در سال 2002 نیز پس از اینکه گروهی از هواداران سلتیک پلاکاردهایی در حمایت از مردم فلسطین به ورزشگاه آوردند، رنجرزیها این حرکت را با آوردن پرچمهای اسرائیل پاسخ دادند.
ناصر حجازی همیشه سوژه است. مصاحبههایش جذاب است در مورد هر چیز و هرکسی که حرف بزند. خبرگزاری «برنا» مصاحبه مفصلی از ناصرخان ترتیب داد. که مثل تمام مصاحبههای او پر از تیتر است.
خدا خواست امتحانم کند
بعد از بیمار شدنم خیلیها میگفتند حجازی رفتنی است و دیگر نمیتواند زندگی کند، اما من به یک مورد خیلی ایمان دارم ؛فقط خداست که قدرت دارد و میتواند خودش دنیا را خلق کند و انسان را به وجود آورد. برای خودم یک سری اعتقاداتی دارم و با زبان دلم و زبان مادریام با خدا راز و نیاز میکنم. همیشه به دنبال رسیدن به خود خدا بودم و هیچ گاه به واسطه فکر نمیکردم. خدا خواست من را در شرایط سخت و دشوار امتحان کند و از این بابت که بیمار شدم هیچ گله و شکایتی ندارم. از خدا تشکر میکنم که همه چیز به من داده است و همیشه از او خواستم وقتی شرایطم خوب نبود از این دنیا بروم.
از مرگ نمیترسم
بیماری که با آن مواجه بودم دست و پنجه نرم میکردم برای من غیرقابل باور بود و در مدت یکی، دو روز اتفاق افتاد. زمانی که در اسلواکی حضور داشتم، یک روز پاهایم درد گرفت و درد کمر هم سبب شده بود تا راه رفتن برایم سخت شود. به تهران که آمدم دکتر معالجم گفت به دنبال درد پاهایت نباش و باید از ریههایت عکس بیاندازی. بعد از این که حالم بهتر شد یکی از دوستانم عنوان کرد دکتر باورش نمیشود که بهتر شدهام. وقتی دکتر عکس را دید اعلام کرد 80 درصد ریههایم عفونت کرده است و آن موقع فهمیدم که سرطان ریه دارم. از مرگ نمیترسم چون هر آمدنی یک رفتنی هم دارد و فقط زمان آن مشخص نیست. یکی زودتر و دیگری دیرتر. واقعیتی است که باید با آن کنار آمد و قبولش کرد. 6
بعد از این که از بیمارستان مرخص شدم به مدت 6 ماه در خانه بودم و استراحت میکردم. در این چند ماه خیلی اذیت شدم. همیشه میگویم یک مرد باید بیرون از منزل باشد و حضورش در خانه باعث یکنواختی میشود. وقتی روبروی آینه میایستادم و دستم را بین موهایم میکشیدم، میدیدم که دچار ریزش شدید مو شدهام و به همین خاطر یک آرایشگر آوردیم و موهایم را کامل تراشیدم. از آن زمان مجبور شدم چند وقتی را با کلاه سپری کنم و هر وقت چهرهام را در آینه میدیدم از خودم بدم میآمد. اولین عکسی که با کلاه گرفتم زمانی بود که جمشید مشایخی و ایرج نوذری در خانهمان حضور داشتند و به عیادت من آمده بودند. زمانی که با کلاه بیرون میرفتم شاید از هر 100 نفر پنج نفر من را میشناختند و هضم این قضیه برایم سخت بود.
مردم ایران قدرشناس هستند
از دوران کودکی با مردم تعامل داشتم و همیشه آنها رفتار خوبی با من دارند و ممنون آنها هستم. وقتی دچار بیماری شدم مردم ناراحت بودند. مردم ایران قدرشناس هستند و ما خودمان داریم بد و منفی به جامعه نگاه میکنیم. به عنوان مثال اگر خودم خلافکار باشم فرزند من طبیعتا به این سمت سوق داده میشود و رفتار ما انسانهاست که یک جامعه را شکل میدهد. اگر کمکی بتوانم برای مردم انجام دهم از آن دریغ نخواهم کرد و همیشه برای رضایت خداوند کار کردهام و به دنبال منافع شخصی نبودم.
رسیدن به شهرت آسان و در اوج ماندن سخت است
از 17 سالگی در فوتبال هستم و الان که 61 سال از خداوند عمر گرفتهام هنوز مردم به فکر ما هستند. خودم تلاش کردم و برای رسیدن به شهرت باید تلاش کرد، اما آنچه که اهمیت دارد در اوج ماندن است. نزدیک 44 سال است که در این فوتبال حضور دارم. تک تک حرکات انسان، حرفهایشان و دیگر مسایل برای نوجوانان و جوانان الگویی است که باید به آن اهمیت داده شود. هرچه قدر رفتار ما انسانها بهتر باشد طبیعتا الگوی بهتری برای جوانان خواهیم بود. عده ای آمدند و دو، سه سال به شهرت رسیدند اما از آنجایی که الگوی مناسبی نبودند خیلی زود از خاطرهها فراموش شدند.
گذشتن از پول برای آنها دشوار نبود
خیلیها به منزلم آمدند، عکس یادگاری گرفتند و وعده دادند و رفتند اماجا دارد از آقای زنوزی مدیرعامل باشگاه گسترش فولاد تبریز که هزینههای درمان من را میپردازد تشکر و قدردانی کنم. ایشان تمام هزینههای درمانم که ماهی چهار میلیون تومان میشود را بدون هیچ گونه چشمداشتی تا روزی که زندهام تقبل کرده است،بدون اینکه از قبل ایشان را بشناسم؛ گذشتن از پول خیلی سخت است اما آقای زنوزی این لطف را به من داشتهاند.زمانی که در بستر بیماری بودم، یک روز آقای هدایتی آمد تا جویای حالم شود. فردای آن روز متوجه شدم که مبلغ 30 میلیون تومان بدون این که من متوجه آن بشوم گذاشته و رفته. فدراسیون فوتبال و سازمان تربیت بدنی کمکی نکردند. البته صندوق حمایت از پیشکسوتان به من توجه داشت. زمانی هم که در بیمارستان بودم آقایان کفاشیان، تاج و ... به ملاقات من آمدند و...
وضعیت فوتبال ایران تاسفبار است
شرایط فوتبال ایران در حال حاضر مساعد نیست و وضعیت نگران کنندهای دارد. زمانی در آسیا برای خودمان اسم و رسم داشتیم و رقبا از نام ایران میترسیدند. الان با تیم اول میرویم و به کویت در تورنمنت غرب آسیا که با بازیکنان امیدش آمده بود، بازی را واگذار میکنیم. برابر عمان هم که به تساوی رسیدیم و اگر حداقل با بازیکنان اصلی نمیرفتیم شخصیتمان حفظ میشد. تیم عراق هم بدون 5،6 بازیکن اصلیاش آمده بود و لزومینداشت که با تمام نفرات در این مسابقات حضور پیدا کنیم. با این شرایط در جام ملتهای آسیا مشکلات زیادی خواهیم داشت
مشکلات فوتبال ایران ریشهای است
مشکلات فوتبال ایران ریشه در مسائلی دارد که سالهاست به آن توجهی نمیشود. دیگر به فوتبال پایه بها داده نمیشود و تیمهای باشگاهی به این مسائل دقت نمیکنند و فقط میخواهند بازیکنان خوب را از سایر تیمها به خدمت بگیرند. 30 سال است که میگوییم برای پرسپولیس و استقلال ورزشگاهی ساخته شود اما...
استقلال زمانی سه تا ورزشگاه داشت که آن را گرفتند ، باید این دو تیم پرطرفدار برای هر مسابقه زمین اجاره کنند. با این وضعیت طبیعتا فوتبال ایران پیشرفتی نخواهد داشت.
دیگر مانند دایی، مهدویکیا، کریمیو... نخواهیم داشت
یک زمانی نسل خوبی از بازیکنان مانند علی دایی، مهدی مهدویکیا، علی کریمی، خداداد عزیزی و... به فوتبال ایران معرفی شدند و خوش درخشیدند. آن نسل الان تمام شده است و میبینیم که جایگزینهای مناسبی ندارند. قبل از این بازیکنان نسل امثال ما بود که افتخار آفرینی میکرد. در حال حاضر هم که دیگر بازیکن خوبی وجود ندارد و نسل بازیکنان موفق به اتمام رسیده است.
مطبوعات به من میگویند دیکتاتور
وقتی فلان بازیکن از باشگاهی 500 میلیون تومان پول دریافت میکند، طبیعتا باید در اختیار باشگاه قرار بگیرد و تحت مراقبت باشد؛ این که چه زمانی یک بازیکن حرفهای باید بخوابد و چه زمانی تمرین میکند اصل مهمیاست.
زیدان که بازنشسته شده اعلام کرده خوشحال است که میتواند ساعت یازده شب پاریس را ببیند، آن وقت بازیکنان ایرانی تازه ساعت 2 بامداد میخوابند. وقتی بازیکنی درست تمرین یا بازی نمیکند باید بداند که امکان دارد تنبیه شود و نباید اخم کند و قیافه بگیرد. این کار باید مورد حمایت رسانهها قرار بگیرد اما مطبوعات وقتی که این کار را انجام میدهم به من میگویند دیکتاتور. اگر رسانهها از این روش حمایت کنند دیگر بازیکنی به خود جرات نمیدهد برای سرمربی و یا فرد دیگری قیافه بگیرد. متاسفانه شما رسانهها هم در ایجاد این فضا مقصر هستید.
کسی به بازیکنسازی فکر نمیکند
زمانی که سن و سال کمتری داشتم، بازیهای دسته اول و مسابقات دانشگاهها را نگاه میکردم تا استعدادهای درخشان را شناسایی کنم. علی دایی، یحیی گل محمدی، علیرضا اکبرپور، سعید رمضانی، رضا ترابیان، رحمان رضایی و... نفراتی بودند که کشف شدند. الان دیگر کسی به بازیکنسازی فکر نمیکند و پول تبدیل به هدف اصلی شده است.
منشوریها فقط در فوتبال نیستند
با منشور اخلاقی فوتبال مخالف نیستم، بحث اشخاص ناپاک چند وقتی است که مطرح میشوداما اگر واقعا آدمهای ناپاک در ورزش وجود دارند باید نام شان را اعلام کنند تا همه متوجه شوند چه کسانی هستند.
البته در سایر بخشها هم افراد منشوری حضور دارند که اگر حقوق مناسب پرداخته شود، دیگر کسی کار خلاف نخواهد کرد
اهل تملق و چاپلوسی نیستم
از جام جهانی 1978 آرژانتین پاداشی 100 هزار تومانی به پول آن زمان از سازمان تربیت بدنی طلبکار هستم و آنها هنوز آن را پرداخت نکرده اند و کمکی هم صورت نگرفته است. از آنجایی که اهل تملق و چاپلوسی نیستم دیگر به سازمان نرفتم تا فکر نکنند که حجازی پولش را از طریق ریاکاری خواهد گرفت.
میتوانستم «بکن باوئر» ایران باشم
امثال من در سایر کشورهای اروپایی برای جوانان الگو هستند. بابی چارلتون در انگلیس، فرانتس بکن باوئر در آلمان، میشل پلاتینی از فرانسه که به آنها بها داده میشود. میتوانستم «بکن باوئر» فوتبال ایران باشم اما چون خودمان نمیخواهیم و الگوها را از بین میبریم، نمیشود. چرا
بن همام قطری باید رییس کنفدراسیون فوتبال آسیا باشد اما حجازی و امثال من نباید باشند؟ دیوید بکام در جام جهانی روی نیمکت انگلیس مینشیند چون محبوب و خوش تیپ است اما این جا دوست دارند که امثال من روی نیمکت نباشند.
منع حضور دروازهبان خارجی؛ قانون مسخره
در تمام لیگهای معتبر اروپایی حضور دروازهبان خارجی بلامانع است. در انگلیس پیترچک، در ایتالیا ژولیو سزار و... در کنار دروازهبانان بومیحضور دارند و به رقابت میپردارند تا پیشرفت کنند. منع حضور دروازهبان خارجی در لیگ ایران قانون مسخرهای است که اعمال میشود. وقتی دروازهبان خارجی باشد، گلر ایرانی هم سعی و تلاش خود را برای موفقیت بیشتر میکند، ضمنا قیمتش چندین برابر نمیشود.
گردان دروازهبان آیندهداری است
شهاب گردان دروازهبان تیم فوتبال ذوب آهن اصفهان آینده درخشانی خواهد داشت و روند روبه رشدی را آغاز کرده است. گردان قد و قامت مناسبی دارد و از شرایط بدنی خوبی بهره میبرد. در بازی با الهلال و پوهانگ دیدیم که گردان چگونه از دروازه ذوب آهن حراست کرد. گردان و رحمتی از دروازهبانان خوب ایران هستند، بقیه هم باید بیشتر تلاش کنند.
میتوانستم تا 39 سالگی در دروازه تیم ملی باشم
یک عده افراد حسود که از قیافهام خوششان نمیآمد خیلی زود از تیم ملی من را کنار گذاشتند. مصطفی داوودی رییس وقت تربیت بدنی که خودش قبل از انقلاب مربی خانمها بود اصرار داشت من در تیم ملی نباشم. میتوانستم تا 39 سالگی دروازه ایران را بیمه کنم اما این فرصت را از من گرفتند و مجبور شدم 10 سال زودتر از تیم ملی بروم. اولین بازی ملیام در سن 18 سالگی بود و به همین خاطر بعد از این که مشخص شد دیگر نمیتوانم برای تیم ملی بازی کنم در مسابقات لیگ هم انگیزهام کاهش پیدا کرده بود و به خودم میگفتم وقتی به تیم ملی دعوت نمیشوم تلاشهایم در رده باشگاهی بیهوده خواهد بود.
پستی که واعظ به من داد فرمالیته بود
قبل از این که به استقلال برگردم، علی فتحا...زاده به دیدنم آمد و خواست که در استقلال حضور داشته باشم. در زمان مدیریت واعظ آشتیانی، وی من را مشاور باشگاه کرد که سمتی فرمالیته بود. فتحا...زاده 13 سال پیش من را به استقلال آورد .
کینهای به دل ندارم
بعد از بیماری احساسم و نگاهم تغییر پیدا کرد و عقیده دارم نباید با کسی دشمنی کرد و با همه رفیق بود. همهاش که نمیشود دشمنی کرد، باید کدورتها کنار گذاشته شود و با یکدیگر دوست بود. من از کسی کینهای به دل ندارم چون دنیای مادی ارزش این حرفها را ندارد.
به این استقلال خیلی امیدوار هستم
امسال شرایط مناسبی در استقلال داریم و بازیکنان و مربیان خوبی حضور دارند و به استقلال مدل 89 خیلی امیدوار هستم. تا الان روند حرکتی مناسبی داریم و در رده دوم لیگ برتر قرار گرفتهایم و میتوانیم از این هم بهتر باشیم.
نظراتم را به کسی تحمیل نمیکنم
مسوولیت پیروزی و شکست در هر تیمی به عهده سرمربی است و او باید پاسخگوی موفقیت و ناکامیباشد. در استقلال نظراتم را به پرویز مظلومیمیگویم که مثلا اگر از این روش استفاده کند، بهتر است.اگر تمایل داشت از نظراتم استفاده میکند و اگر نه هم که هیچ. نظراتم را به کسی تحمیل نمیکنم. غیر از این بود، به عنوان نفر اول روی نیمکت حضور پیدا میکردم.
مدیرفنی دیگر در استقلال کشک نیست
قبلا میگفتند که سمت مدیرفنی در تیمهای لیگ برتر ایران فقط دکوری است اما امسال وضعیت متفاوتی را شاهد هستیم. فتحا...زاده به من اعلام کرده که به استقلال کمک کنم بهویژه در مواقعی که تیم شرایط خوبی نداشته باشد. مدیرفنی در استقلال دیگر کشک نیست و از مسوولیتی که دارم احساس رضایت میکنم.
مربیان داخلی خوب نبودند
قطبی سرمربی شد
در این برهه زمانی دیگر نباید از افشین قطبی انتقاد کرد چون تیم ملی ایران در آستانه حضور در جام ملتهای آسیا قرار دارد. باید بگویم چون مربیان داخلی ما عملکرد خوبی نداشتند، قطبی سرمربی تیم ملی شد.
ذوب آهن قهرمان واقعی است
ذوب آهن اصفهان یک قهرمان واقعی است. آنها بدون کوچکترین ادعایی کار بزرگی را انجام دادهاند و حضور پیدا کردن در بازی نهایی لیگ قهرمانان آسیا یک موفقیت محسوب میشود. ذوبآهن یک بازیکن فیکس در تیم ملی ندارد اما به معنای واقعی یک تیم منسجم و هماهنگ است. باید دست آنها را بوسید و به ذوبیها تبریک گفت.
راه رسیدن به تیم ملی!
در سالهای گذشته هرمربی که پرسپولیس و استقلال را قهرمان لیگ کرد، بلافاصله به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب شد. قطبی با پرسپولیس و قلعه نویی با استقلال نفراتی هستند که بعد از قهرمان کردن تیمهای خود سرمربی تیم ملی شدند. اتفاقی که هرگز درباره من رخ نداد.
کریم باقری و فرهاد مجیدی در حالی در نظرسنجی سایت آمار و تاریخ فدراسیون بینالمللی فوتبال (IFFHS) به عنوان محبوب ترین بازیکنان جهان انتخاب شدند که کریستیانو رونالدو و لیونل مسی در این نظرسنجی هشتم و دهم شدند.
در این نظرسنجی، کریم باقری از باشگاه پرسپولیس و فرهاد مجیدی از استقلال، با اختلاف نسبت به سایر بازیکنان در صدر قرار گرفتند. کاپیتان سرخپوشان پایتخت با 30.416 امتیاز در جایگاه نخست ایستاد و کاپیتان همتای آبی پوش با 26.178 امتیاز دوم شد.
برپایه این گزارش، محمد ابوتریکه از الاهلی مصر با 21.837 سوم شد و بدر احمد از القادسیه کویت با 16.487 امتیاز چهارم شد. فهرست 10 بازیکن نخست رده بندی محبوب ترین بازیکنان فوتبال جهان به این شرح است 1- کریم باقری از پرسپولیس ایران - 30.416 امتیاز
2- فرهاد مجیدی از استقلال ایران - 26.178 - امتیاز
3- محمد ابوتریکه از الاهلی مصر - 21.837 امتیاز
4- بدر احمد از القادسیه کویت 16.487 - امتیاز
5- هیثم مصطفی کارا از الهلال سودان - 9.884 امتیاز
6- اسامه داراگی از اسپورتیو تونس - 8.719 امتیاز
7- محمد نور از الاتحاد عربستان سعودی - 8.312 امتیاز
8- کریستیانو رونالدو از رئال مادرید اسپانیا - 4.442 امتیاز
9- یاسر القحطانی از الهلال عربستان - 4.331 امتیاز
10- لیونل مسی از بارسلونای اسپانیا - 3.900 امتیاز
میگوید اگر بخواهد در جعبه سیاه خود را باز کند و ناگفتههای 15 سال اخیر استقلال را بگوید دیگر سنگ روی سنگ بند نمیشود.
با «علیرضا منصوریان» از اولین روز تمرینش با استقلال شروع کردیم و رسیدیم به زمان حال که کنار افشین قطبی روی نیمکت تیم ملی مینشیند. کاپیتان محبوب استقلال که هنوز هم وقتی پا به استادیوم آزادی میگذارد تشویق میشود، آینده خود را روی نیمکت آبیها میبیند البته به شرطهها و شروطهها. مصاحبه مفصل علیمنصور با خبرگزاری ایپنا را بخوانید:
پیراهن شماره 10 استقلال آرزوی کودکیام بود قلعهنویی الگوی من شد به پیشنهاد عابدینی جواب رد دادم
خجالت میکشیدم سر تمرین استقلال بروم میدانستم روزی محبوب میشوم به قلعهنویی مدیونم
میگوید اگر بخواهد در جعبه سیاه خود را باز کند و ناگفتههای 15 سال اخیر استقلال را بگوید دیگر سنگ روی سنگ بند نمیشود.
با «علیرضا منصوریان» از اولین روز تمرینش با استقلال شروع کردیم و رسیدیم به زمان حال که کنار افشین قطبی روی نیمکت تیم ملی مینشیند. کاپیتان محبوب استقلال که هنوز هم وقتی پا به استادیوم آزادی میگذارد تشویق میشود، آینده خود را روی نیمکت آبیها میبیند البته به شرطهها و شروطهها. مصاحبه مفصل علیمنصور با خبرگزاری ایپنا را بخوانید:
پیراهن شماره 10 استقلال آرزوی کودکیام بود
قلعهنویی وقتی پیشنهاد حضور در استقلال را به من داد، گفت اگر دنبال پول هستی و میخواهی از نظر مالی پیشرفت کنی به این تیم نیا چون اینجا پول زیادی نصیبت نمیشود. من هم که داشتم به آرزویم میرسیدم گفتم میخواهم پیراهن استقلال را بپوشم و این تیم را دوست دارم. باور کنید هنوز هم که هنوز است پیراهن استقلال را با میلیونها تومان پول عوض نمیکنم. بعد از تماس قلعهنویی به سراغ محمد نبی (که الان دوست صمیمی من است) رفتم و به او گفتم رضایتنامهام را برای استقلال میخواهم. او و باشگاه پارسخودرو با من همکاری کردند اما یک پیشنهاد دیگر هم داشتم. نبی و نیاکانی (رییس وقت باشگاه پارس خودرو) رابطه صمیمانهای با امیر عابدینی که آن زمان مدیرعامل پرسپولیس بود، داشتند. به من گفتند پرسپولیس هم تو را میخواهد و پول بیشتری میدهد اما اصلا حاضر نشدم یکبار با قرمزها مذاکره کنم. برای آنها احترام زیادی قائل بودم اما گفتم عشق من استقلال است
خجالت میکشیدم سر تمرین استقلال بروم میدانستم روزی محبوب میشوم به قلعهنویی مدیونم
اولین قراردادم با استقلال320 هزار تومان بود
میدانم باورش خیلی سخت است اما اولین قراردادی که من با استقلال امضا کردم 320 هزار تومان بود. وقتی من استقلالی شدم سقف قرارداد این تیم با بازیکنان 2 میلیون و 100 هزار تومان بود. من به کاظم اولیایی که مدیرعامل وقت استقلال بود گفتم کمی به این مبلغ اضافه کند که او گفت چون بابت رضایتنامه من به پارس خودرو پول داده نمیتواند مبلغ قراردادم را بالا ببرد. از او خواستم حداقل به من حقوق ماهیانه بدهد که بتوانم خرج رفت و آمدم را دربیاورم. آن روزها من ماشین نداشتم و دو ساعت زودتر حرکت میکردم تا به موقع سر تمرین برسم. بعضی از روزها چند بازیکن استقلال من را میدیدند اما پا روی ترمز نمیزدند تا من را هم با خودشان ببرند. تا اینکه یکی از روزها هواداری به نام حسین من را روی پل آریاشهر دید و وقتی فهمید ماشین ندارم من را سر تمرین برد. این هوادار استقلال یک سال من را به تمرین میرساند و از همان جا بود که مهر هواداران به دل من افتاد و فهمیدم در تیم بزرگی مثل استقلال باید به هوادار عشق ورزید. بهترین ارثیه از استقلال همین عشق هواداران است.
ثابت کردم پیراهن استقلال بر تن من گشاد نبود ماجرای درگیری با حمید بابازاده
به خاطر سیاستمداری محبوب نشدم
هرگز سیاستمدار نبودهام. آنهایی که میگویند به خاطر سیاستمداریام محبوب شدهام اشتباه میکنند . تنها دلیل محبوبیت من صداقتم است که در برخورد با هواداران به خرج دادهام. اگر روزی به این نتیجه برسم که منفعت استقلال در این است که من هیچکس را برای خودم نگه ندارم این کار را میکنم. من از استقلال به همه جا رسیدهام و همیشه منفعت این تیم را به منفعت خودم هم ترجیح دادهام. روز خداحافظیام از استقلال عشق هوادار را با تمام وجود لمس کردم. وقتی 125 هزار هوادار به خاطر خداحافظی من اشک ریختند بیشتر از میلیونها تومان پول برایم ارزش داشت. دلیل رابطه صمیمانه من با هواداران این بود که خودم قبل از اینکه بازیکن شوم هوادار بودم به همین دلیل همیشه آنها را درک میکردم.
به ماشین پورحیدری سنگ زدم پرسپولیسیها هم از خداحافظیام ناراحت شدند! پدرم مرا قسم داد علیه استقلال حرف نزنم هر وقت استقلال حرفهای شد برمیگردم
انتخاب پاس همدان اشتباه بود
فوتبالیست بزرگ همیشه گامهای بزرگ برمیدارد. شاید خیلیها از من انتقاد کنند که چرا در ابتدای کار سرمربیگری در یک تیم لیگ برتری را انتخاب کردم اما من این انتقاد را قبول ندارم. من به عنوان یک فوتبالیست بزرگ نمیتوانستم کارم را از یک تیم کوچک و به عنوان دستیار آغاز کنم. بعدها فهمیدم که انتخاب پاس اشتباه بود اما به تجربهاش میارزید. من نباید یک نفره به همدان میرفتم. باید یک تیم مربیگری را با خودم میبردم. اتفاقات عجیبی در همدان برایم رخ داد. من همه چیز را خیلی ساده میدیدم و میخواستم دوستانه برخورد کنم اما واکنشها نسبت به من منفی بود. از انتخابم راضی نیستم اما تجربه منفی خوبی بهدست آوردم و فهمیدم همیشه نباید با مسائل، ساده و دوستانه برخورد کنم.
از تیم ملی چیزهای زیادی یاد گرفتم گفتند لژیونر شوی از تیم ملی خط میخوری
من در استقلال مافیا نداشتم
طی سالهای اخیر حرف و حدیث پشت سر من در استقلال زیاد بوده است. برای آخرین بار میخواهم این شایعهها را خنثی کنم.استقلال بعد از خدا و خانوادهام مهمترین قسمت زندگی من است. به خاطر سربلندی این تیم دست به هر کاری میزنم. من به خاطر استقلال نصف شب دم خانه بازیکن رفتهام تا او را راضی کنم به استقلال بیاید. وقتی تیم مشکل مالی داشته و پاداش دادهاند پول خودم را بین بچهها تقسیم کردهام تا تیم به حاشیه نرود. جلوی خیلی از بازیکنان را که میخواستند برای استقلال حاشیه بسازند گرفتم. اگر اسم این کارها مافیاگری است عیبی ندارد و بگویند من مافیا داشتم. من در پست خودم برای استقلال بازیکن آوردم تا تیم کمبودی احساس نکند زیرا همیشه منفعت تیم را به منفعت خودم ترجیح دادم.
الان صلاح نیست حرف بزنم
به خاطر سیاستمداری محبوب نشدم
هرگز سیاستمدار نبودهام. آنهایی که میگویند به خاطر سیاستمداریام محبوب شدهام اشتباه میکنند . تنها دلیل محبوبیت من صداقتم است که در برخورد با هواداران به خرج دادهام. اگر روزی به این نتیجه برسم که منفعت استقلال در این است که من هیچکس را برای خودم نگه ندارم این کار را میکنم. من از استقلال به همه جا رسیدهام و همیشه منفعت این تیم را به منفعت خودم هم ترجیح دادهام. روز خداحافظیام از استقلال عشق هوادار را با تمام وجود لمس کردم. وقتی 125 هزار هوادار به خاطر خداحافظی من اشک ریختند بیشتر از میلیونها تومان پول برایم ارزش داشت. دلیل رابطه صمیمانه من با هواداران این بود که خودم قبل از اینکه بازیکن شوم هوادار بودم به همین دلیل همیشه آنها را درک میکردم.
یادم نیست چه سالی بود. استقلال با پاس بازی داشت و 4 بر یک شکست خورد. من هم روی سکوهای آزادی بودم و از این باخت خیلی عصبانی شدم. آن روز 70 هوادار استقلال به ماشین پورحیدری سنگ پرتاب کردند. من هم یکی از هوادارانی بودم که به سمت ماشین او سنگ انداختم. پارسال وقتی در پاس همدان بودم این ماجرا را برای پورحیدری تعریف کردم و از او حلالیت خواستم. به این دلیل که خودم هوادار بودم همیشه حال هوادار را درک میکنم.
در تمام طول بازیکنیام کوچکترین برخوردی با هواداران نداشتم و به آنها احترام گذاشتم. من برخلاف خیلیهای دیگر با هواداران پرسپولیس هم رابطه خوبی داشتم. بعد از خداحافظیام وقتی هواداران پرسپولیس را دیدم آنها همه از خداحافظی من اظهار ناراحتی کردند. فکر میکنم رمز محبوبیت میان هواداران صداقت و احترام است.
روز خداحافظیام وقتی برای بوسیدن چهار گوشه زمین استادیوم را دور زدم و به هواداران نگاه کردم خشکم زد. هواداران برایم اشک میریختند. اگر خدا به من 150 بازی ملی و 10 برابر پولی که الان دارم را میداد به این اندازه برایم ارزش نداشت. از روزی که از استقلال خداحافظی کردم به حرمت هوادار، پیراهن و پیشکسوت علیه تیم حرف نزدم. این سه مساله دهان من را میبندد تا هرگز علیه تیم محبوبم حرف نزنم. در کنار این موضوع پدرم هم من را قسم داده علیه استقلال مصاحبه نکنم. بعد از اتفاقات اخیر هم وقتی با تیم ملی در چین بودم پدرم زنگ زد و گفت جواب مصاحبه استقلالیها را نده. خوشحالم که هوادار همیشه حس درونی مرا درک میکند و میداند هیچ فردی را به استقلال ترجیح نمیدهم. دنبال این نیستم که با ناحقی بهجایی برسم. حقالسکوت هم نمیگیرم اما اگر ببینم کسی میخواهد به استقلال لطمه بزند به او ضربه میزنم.
یکی از خطرناکترین سوالاتی که در همه مصاحبهها از من میشود سرمربیگری من در استقلال است. قبل از اینکه کار مربیگری را آغاز کنم پیش خودم فکر میکردم خیلی زود کار در استقلال را شروع کنم اما الان به نتیجه دیگری رسیدهام. فقط روزی به استقلال برمیگردم که این تیم مجموعه کامل و حرفهای را در اختیار داشته باشد. قطعا روزی سرمربی استقلال میشوم اما آن روز وقتی فرا میرسد که این تیم امکانات لازم برای رسیدن به موفقیت را در اختیار داشته باشد
انتخاب پاس همدان اشتباه بود
فوتبالیست بزرگ همیشه گامهای بزرگ برمیدارد. شاید خیلیها از من انتقاد کنند که چرا در ابتدای کار سرمربیگری در یک تیم لیگ برتری را انتخاب کردم اما من این انتقاد را قبول ندارم. من به عنوان یک فوتبالیست بزرگ نمیتوانستم کارم را از یک تیم کوچک و به عنوان دستیار آغاز کنم. بعدها فهمیدم که انتخاب پاس اشتباه بود اما به تجربهاش میارزید. من نباید یک نفره به همدان میرفتم. باید یک تیم مربیگری را با خودم میبردم. اتفاقات عجیبی در همدان برایم رخ داد. من همه چیز را خیلی ساده میدیدم و میخواستم دوستانه برخورد کنم اما واکنشها نسبت به من منفی بود. از انتخابم راضی نیستم اما تجربه منفی خوبی بهدست آوردم و فهمیدم همیشه نباید با مسائل، ساده و دوستانه برخورد کنم.
از تیم ملی چیزهای زیادی یاد گرفتم
داستان خط خوردن من از تیم ملی داستان عجیبی است. من در 27 سالگی و زمانی که در اوج قرار داشتم از تیم ملی خط خوردم. فدراسیون به بازیکنان تیم ملی قبل از اینکه به جامجهانی صعود کنند وعده داد در صورت متوقف کردن استرالیا در خانهاش و صعود به جامجهانی پاداش ویژهای میدهد. مسوولان وقت تیم ملی فکرش را نمیکردند استرالیا را مغلوب کنیم و به جامجهانی صعود کنیم. پاداش را به ما ندادند و گفتند اگر در جامجهانی آمریکا را شکست دهید پاداش شما 2 برابر میشود. آمریکا را هم بردیم و پاداش ما را ندادند. خیلی از بچهها به خاطر بدقولی مسوولان فدراسیون اعتراض کردند که همه آنها خط خوردند اما دلیل خط خوردن من چیز دیگری بود. بعد از قهرمانی در بازیهای آسیایی بانکوک از آ.ا.ک یونان برایم پیشنهاد رسید. مسوولان وقت فدراسیون که اتفاقا غیرفوتبالی هم بودند به من گفتند اگر لژیونر شوی خط میخوری. من تهدید آنها را جدی نگرفتم اما این اتفاق افتاد. مدیریت غیرفوتبالی آن دوره خیلی به ملیپوشان ظلم کرد. بعد از آن دوره هم که دیگر لیگ نتوانست جواب تیم ملی را بدهد و از جامجهانی 98 به بعد دیگر تیم ملی قوی ندا
من در استقلال مافیا نداشتم
طی سالهای اخیر حرف و حدیث پشت سر من در استقلال زیاد بوده است. برای آخرین بار میخواهم این شایعهها را خنثی کنم.استقلال بعد از خدا و خانوادهام مهمترین قسمت زندگی من است. به خاطر سربلندی این تیم دست به هر کاری میزنم. من به خاطر استقلال نصف شب دم خانه بازیکن رفتهام تا او را راضی کنم به استقلال بیاید. وقتی تیم مشکل مالی داشته و پاداش دادهاند پول خودم را بین بچهها تقسیم کردهام تا تیم به حاشیه نرود. جلوی خیلی از بازیکنان را که میخواستند برای استقلال حاشیه بسازند گرفتم. اگر اسم این کارها مافیاگری است عیبی ندارد و بگویند من مافیا داشتم. من در پست خودم برای استقلال بازیکن آوردم تا تیم کمبودی احساس نکند زیرا همیشه منفعت تیم را به منفعت خودم ترجیح دادم.
1- اولین بازی 2 تیم که در روز 16 فروردین سال 1374 برگزار شد با نتیجه مساوی بدون گل به پایان رسید.
2- تنها بازیکنی که 2بار در داربی اخراج شده رضا وطن خواه است. وطن خواه در دهه 40 این 2 کارت قرمز را جلوی چشمش دید.
3- 3 بازی برگزار شده بین 2 تیم پرسپولیس و استقلال در ادوار گذشته با حکم کمیته انضباطی به پایان رسیده است. در سال های 48، 49 و 73 این اتفاق رخ داده است.
4- سال 78 از یک حیث، سال رکورد بوده است. در این سال 4 بازی بین 2 تیم پرسپولیس و استقلال برگزار و 2 برد و 2 مساوی در این 4بازی برای پرسپولیس ثبت شد.
5- رکورددار قضاوت در دیدار پرسپولیس و استقلال به محمد صالی اختصاص دارد؛ مردی که 5 بار داور وسط بازی این 2 تیم بوده است.
6- سنگین ترین برد در تاریخ داربی 6 گله بوده است. پیروزی 6 بر صفر سرخپوشان برابر تاج سابق در روز 16 شهریور سال 52 یکی از عجیب ترین اتفاقات رخ داده است.
7- مرحوم صفر ایرانیاک با به ثمر رساندن 7 گل سال 49 تا سال 59 در این عرصه حاضر بوده است.
8- یک بار شماره یک بازیکن تیتر داربی شد؛ «فرارهای 8 بریا 3 گل» که اشاره به ناصر محمد خانی داشت. این بازی روز 25 خرداد 65 انجام شد و پرسپولیس آن را 3 بر صفر به سود خود خاتمه داد.
9- بلندترین مدت زمان بی شکستی 9 سال بوده است. استقلال از سال56 تا سال 65 برابر پرسپولیس بدون شکست بود.
10- 10 دیدار از مسابقات برگزار شده بین 2 تیم در دی ماه برگزار شده است. همه این بازی ها با تساوی به پایان رسیده است. ماه دی از این حیث رکورددار است.
12- 11 بازی از بازی های گذشته 2 تیم در مهر ماه برگزار شده است و باز ی23 مهر 89، دوازدهمین دیداری است که در این ماه انجام می شود.
13- احمدرضا عابدزاده به عنوان بازیکن 13 بار در داربی حاضر بوده است؛ 5 بار با پیراهن استقلال و 8 بار با پیراهن پرسپولیس. او در هر 13 بازی بازیکن تیم برنده بوده و در این عرصه فوق العاده عمل کرده است.
14- بدترین نتیجه داربی مساوی و آن هم مساوی صفر- صفر بوده است، قبول دارید؟ بد نیست بدانید که 14 بازی گذشته بین 2 تیم پرسپولیس و استقلال با نتیجه تساوی بدون گل به پایان رسیده است.
15- بیشترین تعداد حضور متوالی در داربی 15 بازی بوده است. اکبر کارگر جم در سال های 50 تا 55، پانزده بازی متوالی در داربی حاضر بوده است.
16- بالاترین مدت زمان حضور در داربی 16 سال بوده است. ناصر حجازی از سال 1349 تا سال 1365، به مدت 16 سال در این بازی حاضر بوده است.
17- از تعداد بازی های برگزار شده بین 2 تیم پرسپولیس و استقلال 17 بازی در ورزشگاه پیر امجدیه برگزار شده است.
18- جوان ترین عنصر انسانی داربی حسن روشن بوده است. روشن در سال 52 در حالی که تنها 18 سال داشت در داربی پایتخت حاضر شد.
19- جوان ترین گلزنی داربی مهدی مهدوی کیا بوده است. مهدوی کیا، قبل از رسیدن به 20 سالگی در روز 20 تیر سال 1376 دروازه استقلال را باز کرد.
20- 20 بازی در دهه 80! بازی برگشت پرسپولیس و استقلال در اواسط اسفند برگزار می شود تا تعداد دیدارهای سرخابی در دهه 80 به عدد 20 برسد!
21- اولین بازی 2 تیم در سال 47 برگزار شد و تا سال 56، 21 دیدار انجام شد. 21 دیدار از 68دیدار گذشته 2 تیم قبل از انقلاب انجام شده است.
22- در تاریخ بازی های پرسپولیس و استقلال، آبی پوشان 22 کاپیتان داشته اند که از آن جمله می توان به کامبیز جمالی، طالبی، قلیچ خانی، علی جبازی، فرزامی، جانملکی، کارگرجم، ناصر حجازی، شاهین و شاهرخ بیانی، حاجیلو، رضا احدی، قلعه نویی، زرینچه و فکری اشاره کرد.
23- در 68 دیدار گذشته، 23 بازیکن به صورت مشترک در هر 2 تیم بازی کرده اند. تا قبل از این بازی، داریوش مصطفوی اولین بوده اند.
24- پرسپولیس هم با 24بازیکن به عنوان کاپیتان به مصاف حریف رفته است؛ نفراتی مثل: همایون بهزادی، جاسمیان، بیوک وطنخواه، کاشانی، آشتیانی، پروین، مایلی کهن، پنجعلی، فرشاد پیوس، حسین عبدی، عابدزاده، رهبری فرد، کریم باقری و شیث رضایی.
25- در روز 25 مهر سال 1354 برای اولین بار بازی بین 2 تیم پرسپولیس و استقلال در حضور یک صد هزار تماشاگر برگزار شد.
26- از روز 6 مرداد سال 74 تا دیدار رفت 2 تیم در سال 87، بازی های پرسپولیس و استقلال با قضاوت داوران خارجی برگزار شده است؛ 26 بازی متوالی.
27- در تاریخ داربی 27 بازیکن با کارت قرمز داوران مواجه شدند. تنها یک بازیکن در این عرصه 2 کارت قرمز گرفته که قبلا اشاره شد.
28- 28 کارت قرمز از جیب داوران در داربی خارج شده است؛ تعداد کل کارت قرمزها 28 کارت و تعداد کارت قرمز گرفته ها 27 نفر است.
29- علی پروین رکورد دار بازی در داربی، روز 2 مهر 55 در آخرین روز 29 سالگی اش کاپیتان پرسپولیس شد.
30- منصور پورحیدری 11 بار به عنوان بازیکن و 19 بار به عنوان سرمربی در داربی حاضر بوده است. او در داربی سی ام برای اولین بار به عنوان سرمربی در داربی حضور پیدا کرد.
31- آخرین بار که بازی 2 تیم پرسپولیس و استقلال در ورزشگاه امجدیه برگزار شد،سال 1358 یعنی 31 سال قبل بوده است. از آن پس تمام بازی های 2 تیم – به استثنای 2 بازی – در ورزشگاه آزادی انجام شده است.
32- 32 داور خارجی در تاریخ دیدارهای 2 تیم قضاوت کرده اند. اولین داور خارجی هاشم حکیم بوده است. بزرگانی مثل ساندرو پول و مارکوس مرک در این بازی حضور داشته اند.
33- دیدار برگزار شده بین 2تیم پرسپولیس و استقلال که در بهمن سال 70 برگزار شد، سی و سومین بازی برگزار شده بین 2 تیم بود. این دیدار با نتیجه تساوی بدون گل تمام شد.
34- 34 بازیکن کل گل های استقلال را در تاریخ دیدارهای 2 تیم به ثمر رسانده اند که غلامحسین مظلومی با به ثمر رساندن 6 گل، بهترین گلزن آبی پوشان بوده است.
35- علی دایی، در بهمن ماه سال 1382، زمانی که 35 ساله شده بود برای آخرین بار با پیراهن پرسپولیس برابر استقلال قرار گرفت.
36- درست است 32 قاضی خارجی در داربی بوده اند اما 36 بازی را خارجی ها سوت زدند یعنی این که 4 نفر 2 بازی را سوت زده اند که مهم ترین آن ها جمال شریف بوده است.
37- مسن ترین بازیکنان حاضر در دیدار پرسپولیس و استقلا 37 ساله بودند. علی پروین و محمود فکری و البته این بار کریم باقری 37 ساله هستند.
38- محمد پنجعلی بعد از وررود به 38 سالگی در دی ماه سال 71 برای پرسپولیس بازی کرد تا مسن ترین بازیکن داربی باشد.
39- اولین باری که پرسپولیس برابر تیم استقلال برنده شد 39 سال قبل بود. در روز 15 بهمن 1350، سرخپوشان 4 بر یک استقلال را بردند.
40- در داربی شماره 40 یک اتفاق افتاد. دیدار 2 تیم پرسپولیس و استقلال در شهر بندرعباس برگزار شد و با تساوی بدون گل به پایان رسید.
41- بازیکن پرسپولیس در داربی گل زده اند که مهم ترین آن ها صفر ایرنپاک با 7 گل و حسین کلانی با 6 گل بوده اند.
42- داربی 42 ساله شده است. اولین بازی 2 تیم در سال 47 انجام شد و امروز داربی سنتی پایتخت 42 ساله شده است.
43- علی پروین- مرد بزرگ تاریخ پرسپولیس- 43 بار در این داربی سنتی حاضر بوده است.
44- تعداد حضور مستقیم علی پروین در داربی 44 بازی بوده است؛ 17 بازی به عنوان بازیکن، 3 بازی به عنوان بازیکن- سرمربی، 22 بازی به عنوان سرمربی و 2 بازی به عنوان مدیر فنی. پروین مهم ترین عنصر انسانی داربی است.
45- دقیقه به ثمر رسیدن اولین گل مهدی هاشمی نسب در داربی ها. گلزن ترین مدافع تاریخ داربی ها روز 22 آبان 77 دروازه استقلال را در دقیقه 45 باز کرد و پرسپولیس یک بر صفر پیروز شد.
46- آلن راجرز، در سال 1348، زمانی که 46 ساله بود برای اولین بار به ایران آمد و هدایت پیکان را بر عهده گرفت. راجرز 2 بار با نتایج 4 بر یک و 6 بر صفر، تاج را با پیراهن مربیگری پرسپولیس شکست داد.
48- محمود خوردبین با هر عنوانی، 47 بار در داربی حاضر بوده است. بازیکن، عضو کادر فنی، سرپرست و حالا بد نیست بدانید که بازی شماره 69، حضور چهل و هشتم خوردبین در داربی است.
49- آخرین داربی جنجالی که با دعوای برومند و رافت و سپس استیلی و نوازی به جنجالی کشیده شد. داربی 49 روز نهم دی ماه 79 با نتیجه 2-2 مساوی شد.
50- بازی شماره 69 پرسپولیس و استقلال پنجاهمین دیداری است که بین 2تیم پرسپولیس و استقلال در ورزشگاه آزادی انجام می شود.
51- در سال 51 پرسپولیس تیم حرفه ای داشت و تیم دوم آماتور خود را به مصاف استقلال فرستاد در آن بازی آبی ها 0- 2 برنده شدند. این اولین دیداری بود که با این شکل عجیب برگزار شد.
52- معروف ترین نتیجه کل ادوار داربی ها در سال 52 اتفاق افتاد. 6 تای 52 ماجرایی است که قرمزها به عنوان افتخار و آبی ها به عنوان توهم از آن یاد می کنند.
53- اسم آن بازی داربی و ارونه است. در سال 53 در 1- 2 ببرد اما استقلال موفق شد قهرمان رقابت ها شود.
54- منصور پورحیدری در داربی شماره 54 که در بهار 82 انجام شد برای آخرین بار سرمربی آبی پوشان بود و حالا بعد از 15 بازی به داربی برمی گردد.
55- پرویز مظلومی مسن ترین مربی داخلی در زمان اولین سرمربیگری بین 2 تیم بوده است. مظلومی در حال حاضر 55 سال سن دارد.
56- بهترین برد استقلال برابر پرسپولیس در سال 56 ثبت شده است. در این سال استقلال موفق شد پرسپولیس را با نتیجه 0- 3 شکست دهد.
57- سال 57 اولین سال از شروع دیدارهای 2 تیم در سال 47 بود که طی آن پرسپولیس و استقلال با هم بازی نکردند.
58- دیدار 25 آبان سال 58، دیدار اول 2 تیم بعد از انقلاب بود. دیداری که مثل بازی های سال های 48، 49 و 73 نیمه کاره ماند اما حکمی برایش صادر نشد. این دیدار به شکل دوستانه برگزار شد.
60- سال 60 از یک حیث سال مهمی برای 2 تیم بود؛ اولین دیدار رسیمی 2 تیم بعد از انقلاب، در روز 16مهر سال 60 برگزار شد و به تساوی بدون گل برای 2 تیم منجر شد.
61- اولین گل استقلال را احمد منشی زاده به ثمر رساند. در داربی بهار امسال شصت و یکمین گل استقلال ثبت شد تا به عبارتی استقلال در تعداد گل های واقعی به ثمر رسیده در داربی 4 گل از رقیب عقب بماند.
62- 2 گل پرسپولیس در بازی 30 دی 73 و یک گل در داربی 17 دی 49 کم شد تا 65 گل واقعی پرسپولیس با حکم کمیته انضباطی به 62 گل تقلیل پیدا کند.
63- سال 63 اولین سالی بود که 2 تیم پرسپولیس و استقلال با هم بازی نکردند. البته بعدا در سال 64 هم پرسپولیس و استقلال با هم بازی نکردند.
64- 64 بازی بوده است. 68 بازی انجام شده که 4 بازی دوستانه بوده است و بر این اساس 64 بازی دیگر، به صورت رسمی انجام شده است.
65- تعداد گل های واقعی پرسپولیس در داربی 65 گل بوده است، البته بعد از آرای کمیته انضباطی 3 گل کم شد و تعداد آن به 62 گل رسید.
66- با احتساب رای کمیته انضباطی به تعداد گل های واقعی استقلال که 61 بود، 5 گل اضافه شد و به 66 گل رسید، به عبارتی رای کمیته انضباطی 3 گل به ضرر پرسپولیس و 5 گل به سود استقلال داشت.
67- شاهین (جد بزرگ پرسپولیس امروز) در سال 1322 تاسیس شد. دکتر اکرامی نام شاهین را با تفال به دیوان حافظ بزرگ انتخاب کرد.
68- اولین داربی پرسپولیس و استقلال بر اساس سال میلادی، در سال 1968 برگزار شد.