صفحه ها
دسته
خارج از گود
// داربی های مهم جهان //
// نامهای مستعار تیمهای فوتبال دنیا //
// تاریخچه جام جهانی //
// جان تری عامل جدایی مورینیو از چلسی //
// بکهام با جان تری هم دردی کرد //
// مورینیو به چلسی باز می گردد //
// ورزش در ماه رمضان //
// رئال مادرید (رویایی اما واقعی) //
// رئال مادرید (2) //
// طولانی ترین مسابقه فوتبال دنیا //
// دیدار غیر منتظره بکهام با نظامیان انگلیسی در افغانستان //
// معادله فیزیکی گل کارلوس //
// خوشتیپ های فوتبال ایران //
// واکنشهای تماشای فوتبال //
// پولدارترینهای فوتبال ایران //
// مهمترین بازیهای تیم ملی ایران //
// رده بندی داربی های دنیا //
// پنالتی //
// سایت رسمی باشگاه های ایران //
// چندتا از ترین ها //
// حقوق ورزشی //
// تاریخچه تاسیس فیفا //
// گلزنان آث میلان //
// قوانین فوتسال //
// تاریخچه تیم ملی ایران //
// یوونتوس ایتالیا //
// ماجرای مسلمان شدن کاکا //
// ملوان بندر انزلی //
// تاریخچه المپیک //
// جام باشگاه های جهان //
// پرسپولیس تهران //
// پرسپولیس تهران //
// طول و عرض زمین فوتبال //
// پاس همدان (تهران) //
// گوشه ای از افتخارات فرگوسن //
// تاریخچه فوتبال //
// آفساید //
// بهترینهای آسیا تا سال 2009 //
// بهترینهای آسیا درسال 2009 //
// 12 بار حضور در جام ملتها //
// ترینهای جام جهانی 2010 //
// اعداد جاودانه جام جهانی 2010 //
// مهدوی کیا ، 11 سال در آلمان //
// مربیان پرسپولیس //
// تاریخچه جام ملتهای اروپا //
// فوتبال ایران پس از انقلاب //
// برترین دروازه بانان دنیا //
// داربی استقلال و پرسپولیس //
// منصوریان:می دانستم محبوب می شوم //
// رکوردهای کریم باقری //
// بزرگترین شکست فاینورد //
// محرومیت فوتبالیست مسلمان فرانسوی //
// فرگوسن: لیگ قهرمانان اروپا از جام جهانی بهتر است //
// داوری، همسرم را گرفت //
// 10 فوتبالیست پر در آمد جهان //
// رکوردداران ایرانی حاضر در آسیا //
// باقری و مجیدی محبوب‌ترین بازیکنان جهان //
// کم ‌آبی در ورزش //
// معروفترین میادین ورزشی دنیا //
// اهمیت حرکات کششی //
// از نوشابه انرژی زا هنگام ورزش خودداری کنید //
// 13جمله معروف دن دیگو //
// حضور هفت تیم ایرانی در فینال قهرمانی آسیا //
// حجازی: از مرگ نمی ترسم //
// پر تنش ترین داربی های دنیا //
// رکوردهای جالب فوتبال ایران در آسیا //
// ابراهیم زاده کاندیدای بهترین مربی جهان //
// شغل فوتبالیستها قبل از فوتبال //
// گزارشگران عرب: حالا خلاص //
// فرگوسن از رویای خود برای حضور در بارسلونا پرده برداشت //
// ایرانی ها در برترین های AFC //
// مهدوی‌کیا و شمسایی رکورداران فوتبال و فوتسال آسیا //
// الهلال بهترین تیم‌ 10 سال اخیر آسیا شد //
// برترین‌های فوتبال آسیا 2010 //
// رئال و بارسلون //
// ال کلاسیکو، فراتر از فوتبال //
استقلال
چلسی
بیوگرافی داخلی
بیوگرافی خارجی
لینک دوستان
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 835781
تعداد نوشته ها : 253
تعداد نظرات : 233
Rss
طراح قالب

کریم باقری و فرهاد مجیدی در حالی در نظرسنجی سایت آمار و تاریخ فدراسیون بین‌المللی فوتبال (IFFHS) به عنوان محبوب ترین بازیکنان جهان انتخاب شدند که کریستیانو رونالدو و لیونل مسی در این نظرسنجی هشتم و دهم شدند.

 در این نظرسنجی، کریم باقری از باشگاه پرسپولیس و فرهاد مجیدی از استقلال، با اختلاف نسبت به سایر بازیکنان در صدر قرار گرفتند. کاپیتان سرخپوشان پایتخت با 30.416 امتیاز در جایگاه نخست ایستاد و کاپیتان همتای آبی پوش با 26.178 امتیاز دوم شد.

برپایه این گزارش، محمد ابوتریکه از الاهلی مصر با 21.837 سوم شد و بدر احمد از القادسیه کویت با 16.487 امتیاز چهارم شد. فهرست 10 بازیکن نخست رده بندی محبوب ترین بازیکنان فوتبال جهان به این شرح است

1- کریم باقری از پرسپولیس ایران - 30.416 امتیاز
2- فرهاد مجیدی از استقلال ایران - 26.178 - امتیاز
3- محمد ابوتریکه از الاهلی مصر - 21.837 امتیاز
4- بدر احمد از القادسیه کویت 16.487 - امتیاز
5- هیثم مصطفی کارا از الهلال سودان - 9.884 امتیاز
6- اسامه داراگی از اسپورتیو تونس - 8.719 امتیاز
7- محمد نور از الاتحاد عربستان سعودی - 8.312 امتیاز
8- کریستیانو رونالدو از رئال مادرید اسپانیا - 4.442 امتیاز
9- یاسر القحطانی از الهلال عربستان - 4.331 امتیاز
10- لیونل مسی از بارسلونای اسپانیا - 3.900 امتیاز

دسته ها : استقلال
1388/2/31

تا به امروز که ورزش ایران دوازده دوره حضور در بازیهای آسیایی را تجربه کرده است، رضا سوخته سرایی و حسین عسگری بیشتر از دیگر ورزشکاران حضور در این بازیها را تجربه کردهاند.

طی دوازده دوره حضور کاروان ورزش ایران در بازی‌های آسیایی ورزشکاران زیادی حضور در این بازی‌ها را در رشتههای مختلف تجربه کرده ‌ند.

در این میان بودند ورزشکارانی که بیشتر از یک بار کاروان اعزامی به محل برگزاری بازی‌های آسیایی را همراهی کرده‌اند و در هر دوره حضور هم برای کاروان ایران مدال آور بودهاند. جلال منصوری، محمد حسن رهنوردی، فیروز پژهان، حسین رضا زاده، هادی پانزوان، محمدحسین برخواه (وزنه برداری) عبدالله موحد، حسن محبی، علیرضا حیدری، رسول خادم (کشتی)، بهزاد خداداد، هادی ساعی (تکواندو)، امیر زرگری و قادر میزبانی (دوچرخه سواری) از ورزشکاران قدیمی و امروز ورزش هستند که در ادوار مختلف بازیهای آسیایی بیشتر از یک بار شرکت داشته و هر بار هم مدال آور بوده ا‌ند.

در این میان بودند ورزشکارانی که حضوری استثنایی در بازیهای آسیایی داشته‌اند. مانند مرحوم محمد نصیری؛ وزنه برداری که سه دوره متوالی بازی‌های آسیایی را با مدال آوری پشت سر گذاشت. این وزنه بردار در بازیهای 1966، 1970 (تایلند) و 1974 ایران شرکت کرد و در هر سه دوره صاحب مدال طلا شد.

مرحوم اسکندرفیلابی هم دیگر ورزشکار کشورمان است که سه دوره حضور در بازی‌های آسیایی را تجربه کرده است. اما صاحب 4 مدال از این بازی‌هاست! فیلابی بعد از کسب مدال طلا رقابتهای کشتی آزاد در بازی‌های 1966 و 1970 تایلند، در بازی‌های 1974 تهران در هر دو رشته آزاد و فرنگی شرکت کرد و به مدال طلا دست یافت. اسکندر فیلابی در هر سه دوره این بازی‌ها پرچمدار کاروان کشورمان بود.

اما رکورد بیشترین حضور در بازی‌های آسیایی "همراه با مدال آوری" در اختیار رضا سوخته سرایی است. این کشتی گیر در چهار دوره بازی‌های برگزار شده طی سال های 1974 تا 1990 شرکت کرد و مدال گرفت. سوخته سرایی هم مانند مرحوم فیلابی در هر دو رشته کشتی آزاد و فرنگی مدال آور بود. وی در بازی‌های 1986 کره جنوبی در رشته کشتی فرنگی شرکت کرد و طلا گرفت. سایر رقابت‌های سوخته سرایی در رشته کشتی آزاد بود. او در بازی‌های 1974 تهران نقره گرفت و در بازی‌های 1982 هند و 1990 چین صاحب مدال شد.

البته رکورد رضا سوخته سرایی تا چند روز دیگر شکسته خواهد شد و در اختیار حسین عسگری قرار میگیرد. این رکابزن کشورمان از سن 17 سالگی حضور در بازی‌های آسیایی را آغاز کرد و تاکنون طی چهار دوره حضور در این بازی‌ها به دو مدال نقره دست یافته است که مربوط به دو دوره اخیر بازیهای آسیایی میشود. حسین عسگری تا چند روز دیگر با حضور در بازیهای آسیایی گوانگجو رکوددار حضور در این بازی ها خواهد شد.

دسته ها :
1388/2/31

کریس‌ رونالدو که چند سالی است عنوان پردرآمدترین بازیکن جهان را به خود اختصاص داده، با کسب درآمدی بالغ بر ۳/۱۱ میلیون پوند در سال، همچنان پردرآمدترین بازیکن حال حاضر دنیا محسوب می‌شود. این عضو کهکشانی‌ها رقمی بالغ بر ۲۱۵ هزار پوند در هفته (حدود ۴۲۰ میلیون تومان) دستمزد می‌گیرد. در این فهرست ۱۰نفره تیم رئال مادرید با داشتن ۳بازیکن دارای بیشترین مبلغ پرداختی به بازیکنان است.
این آمار طبق آخرین بررسی‌ها صورت گرفته است و به ترتیب به شرح زیر است: ۱- کریستین رونالدو (رئال مادرید)، سالانه ۳/۱۱ میلیون پوند، هفتگی ۰۰۰/۲۱۵ پوند ۲- یحیی توره (منچسترسیتی)، سالانه ۱/۱۱ میلیون پوند، هفتگی ۰۰۰/۲۱۳ پوند ۳- زلاتان ابراهیموویچ (قرض باشگاه میلان)، سالانه ۴/۱۰ میلیون پوند، هفتگی ۰۰۰/۲۰۰ پوند ۴- لیونل مسی (بارسلونا)، سالانه ۱/۹ میلیون پوند، هفتگی ۰۰۰/۱۷۵ پوند ۵- ساموئل اتوئو (اینترمیلان)، سالانه ۱/۹ میلیون پوند، هفتگی ۰۰۰/۱۷۵ پوند ۶- کاکا (رئال مادرید)، سالانه ۷/۸ میلیون پوند، هفتگی ۰۰۰/۱۶۷ پوند ۷- وین رونی (منچستریونایتد)، سالانه ۳۲/۸ میلیون پوند، هفتگی ۰۰۰/۱۶۰ پوند ۸- کریم بنزما (رئال مادرید)، سالانه ۴/۷ میلیون پوند، هفتگی ۰۰۰/۱۴۲ پوند ۹- امانوئل آدبایور (منچسترسیتی)، سالانه ۴/۷ میلیون پوند، هفتگی ۰۰۰/۱۴۲ پوند ۱۰- کارلوس توز (منچسترسیتی)، سالانه ۷ میلیون پوند، هفتگی ۰۰۰/۱۳۴ پوند

دسته ها :
1388/2/31

مرتضی کریمی کمک داور معروف دربی که به گفته پرسپولیسی‌ها گل صد در صد این تیم را مردود اعلام کرد، جایی برای درد دل یافت. او بعد از دربی 8 روز سخت را پشت‌سر گذاشت و به گفته خودش «شاهد انواع و اقسام تهدیدها» بود.

او را می شناسید الان دیگر یکی از چهره های معروف داوری کشور شده است و خوب البته از داوری دل خوشی که ندارد هیچ نفرینش هم می کند، داوری را بدترین شغل می داند، او فرصت های گل حریفان را دلیل این مدعا می داند، بازی هایی که حتی تیم مدعا با آن گل هم شاید باز هم بازنده میدان می بود، اما تهدیدها از طرف هواداران تیم های بازنده است که او را به این جا رسانده.

چرا نمی توانیم داوری را جزء فوتبال ببینیم و اشتباهات داوری را حتی در صورتی که به نفع ما نبود، قبول کنیم، شاید بگویید که بعضی اشتباهات نابخشودنی است، این را قبول دارم ولی برای آن اشتباهات حتی خود داوران هم برای خود مجازات هایی را تعیین کرده اند و برای جامعه داوران نیز اصلا خوب نیست تا از داوری حمایت کنند که اشتباهات فاحشی دارد.

کریمی در همایش فوتبال و رسانه وقتی پشت تریبون نشست، حرف‌هایی به زبان آورد اما شاهدان زمانی روی صندلی خود تکانی خوردند که او سوئیچ موتورش را از روی میز برداشت و گفت: «این تمام دارایی من از داوری است.» وقتی حرف‌های کریمی به پایان رسید حاضرین که تحت تأثیر درددل‌های او قرار گرفته بودند، بلند شدند و برایش کف زدند. آنها در عین حال این جملات کریمی را در ذهن مرور می‌کردند: «21 سال پیش کاش قلم پاهایم می‌شکست و داوری را شروع نمی‌کردم

مرتضی کریمی کمک داور معروف دربی که به گفته پرسپولیسی‌ها گل صد در صد این تیم را مردود اعلام کرد، جایی برای درد دل یافت. او بعد از دربی 8 روز سخت را پشت‌سر گذاشت و به گفته خودش «شاهد انواع و اقسام تهدیدها» بود.

او را می شناسید الان دیگر یکی از چهره های معروف داوری کشور شده است و خوب البته از داوری دل خوشی که ندارد هیچ نفرینش هم می کند، داوری را بدترین شغل می داند، او فرصت های گل حریفان را دلیل این مدعا می داند، بازی هایی که حتی تیم مدعا با آن گل هم شاید باز هم بازنده میدان می بود، اما تهدیدها از طرف هواداران تیم های بازنده است که او را به این جا رسانده.

چرا نمی توانیم داوری را جزء فوتبال ببینیم و اشتباهات داوری را حتی در صورتی که به نفع ما نبود، قبول کنیم، شاید بگویید که بعضی اشتباهات نابخشودنی است، این را قبول دارم ولی برای آن اشتباهات حتی خود داوران هم برای خود مجازات هایی را تعیین کرده اند و برای جامعه داوران نیز اصلا خوب نیست تا از داوری حمایت کنند که اشتباهات فاحشی دارد.

کریمی در همایش فوتبال و رسانه وقتی پشت تریبون نشست، حرف‌هایی به زبان آورد اما شاهدان زمانی روی صندلی خود تکانی خوردند که او سوئیچ موتورش را از روی میز برداشت و گفت: «این تمام دارایی من از داوری است.» وقتی حرف‌های کریمی به پایان رسید حاضرین که تحت تأثیر درددل‌های او قرار گرفته بودند، بلند شدند و برایش کف زدند. آنها در عین حال این جملات کریمی را در ذهن مرور می‌کردند: «21 سال پیش کاش قلم پاهایم می‌شکست و داوری را شروع نمی‌کردم

من این گل را از روی تعصبم آفساید اعلام نکردم

او درباره دربی و اشتباهی که کرده بود، گفت: «من آن روز در صحنه آفساید به محض ارسال فشنگچی، نوری را دیدم که در آفساید بود. من داشتم بازیکن را می‌دیدم و سریعاً پرچم زدم. غیر از آن صحنه آفساید باور کنید دربی آسان‌ترین روز کاری من بود و شاید تنها در صورتی سخت می‌شد که آن گل را مردود اعلام نمی‌کردم.

ولی شما به یک موضوع توجه کنید. از لحظه آفساید تا پایان بازی 90دقیقه زمان بود. این نمی‌شود که چون ما گل بزنیم ادعا کنیم برنده بازی هستیم. اگر اینطور بود، استقلال باید برنده دربی قبلی می‌شد چون گل اول را زده بود.» کریمی به این جمله اشاره کرد که آبی یا قرمز بودن تمام مردم ایران یک دروغ است: «من این گل را روی تعصبم آفساید اعلام نکردم

اینکه شما بگویید همه در ایران آبی هستند یا قرمز، دروغ است. من هنوز می‌گویم روی آن صحنه درست پرچم زدم چون آفساید دیدم. 50 سال دیگر هم که کارشناسان بگویند اشتباه کردی، من می‌گویم در یک صدم ثانیه پرچم زدم. باور کنید بعد از دربی من سختی‌های زیادی کشیدم. کلی تهدید شدم. شب بازی به خانه سعید مظفری‌زاده رفتم. مادرم با دخترم تنها بود و مدام زنگ می‌زدند چرا نمی‌آیی، ما نگرانیم. یکسری بابت این تصمیم خوشحال بودند، یکسری پول خون من را جمع کرده بودند.

همین دو روز پیش یکی از بدترین صحنه‌های عمرم را مشاهده کردم. مصدومیتی داشتم که قرار شد بروم استخر. باورتان می‌شود دربان استخر من را به داخل راه نداد؟» او به دردل‌های پایانی رسید؛ وقتی که داشت درباره گذشته از دست رفته‌اش حرف می‌زد: «من همه چیزم را سر داوری از دست دادم. رئیس دفتر محسن رضایی در تشخیص مصلحت نظام بودم. به خاطر داوری نشد بمانم. در بنیاد شهید بودم که باز داوری به کارم ضربه زد. این بار هم خواستم در دوره آقای زریبافان برگردم به این بنیاد که بازهم نشد. من به خاطر داوری همسرم را از دست دادم. او اهل روسیه بود و یک روز گفت برای زندگی به آذربایجان برویم. من گفتم باید در ایران داوری کنم، کارم است. ولی او رفت و من را با بچه‌ای یکساله تنها گذاشت.»

دسته ها :
1388/2/31

سرمربی تیم فوتبال منچستریونایتد بر این باور است که لیگ قهرمانان اروپا مهم ترین رقابت فوتبال جهان است حتی مهم تر از جام جهانی.
منچستریونایتد سه شنبه شب در چارچوب دور برگشت از مرحله گروهی رقابت های لیگ قهرمانان اروپا با بورسااسپور ترکیه دیدار خواهد کرد.

سرآلکس فرگوسن در نشست خبری پیش از این دیدار اظهار داشت: آیا شما 6 جام جهانی گذشته را دیده اید؟ من ترجیح می دهم به جای دیدن این رقابت ها به دندانپزشکی بروم.

وی گفت: اگر شما تیم های بزرگ در رقابت های اروپایی را ببینید و به عنوان مثال مسابقات لیگ برتر را تماشا کنید، جمعیت زیادی از بازی آرسنال و یک تیم ضعیف تر دیدار نخواهد کرد و  یا دیدار آرسنال - منچستریونایتد. این قضیه در رقابت های لیگ قهرمانان اروپا هم مصداق پیدا می کند. بازی اینتر با تیم های کوچک تر هم مثل جام جهانی بازدیدکننده ندارد. اما من اعتقاد دارم رقابت ها اروپایی بهتر هستند.

بر پایه گزارش مترو، وی افزود: رقابت های لیگ قهرمانان اروپا  به صورت گروهی برگزار می شود و و یک تورنمنت جذاب است

دسته ها :
1388/2/31

علی، فوتبالیست فرانسوی به 91 سال محرومیت از بازی محکوم شد . فدراسیون فوتبال فرانسه علی بدرالدین فوتبالیست ملی پوش فوتسال این کشور را به بجرم عضویت در دو باشگاه به 91 سال محرومیت از بازی محکوم کرد

به گزارش «شیعه نیوز» در پاریس ، این فوتبالیست ملی پوش فرانسوی اخیرا حکمی را بوسیله پست سفارشی از طرف فدراسیون فوتبال فرانسه مبنی بر محرومیت از حضور در زمین فوتبال تا سال 2100 دریافت کرده است .با توجه یه این حکم علی بدرالدین می تواند در 120 سالگی دوباره به زمین بازی در فرانسه برگردد.

این بازکن فرانسوی که 29 سال دارد عضو تیم ملی فوتسال فراسنه و در چند باز هم کاپیتن این تیم در بازیهای بین المللی بوده است.

علی در این مورد به خبرنگاران گفت : در تاریخ فوتبال چنین چیزی سابقه نداشته است، این حکم عجیب که مرا 91 سال از حضور در زمین بازی محروم میکند درحالی صادر شده است که ما شاهد زدن داور در زمین بازی بوسیله فوتبالیست های معروف ویا همجون آنلکا فحاشی به مربی بوده ایم و اینها تنها به محرومیت شش ماهه در بازیهای رسمی شده اند

علی در مورد عضویت در دو باشگاه و غیر قانونی بودن این امر می گوید: من در دو باشگاه آماتور فوتسال بی خبر از غیر قانونی بودن آن بودم . قبل از تعطیلات تابستان یک نامه از فدراسیون دریافت کردم که در آن از من خواسته بودند که یکی از باشگاه ها را برای ادامه فعالیت ورزشی انتخاب کنم وقتی که انتخاب خودم را کردم به باشگاه برای ابطال عضویت مراجعه کردم با توجه به تعطیلات، این کلوپ بسته بود الان مرا تا دسامبر سال 2099 بخاطر عضویت در دو باشگاه آماتور از بازی در زمین ورزش محروم کرده اند.

وی در مورد تقاضای تجدید نظر فدراسیون در حکم جاری به خبرنگاران توضیح داد : وقتی برای اینکار باقی نمانده است با توجه به اینکه من 29 سال دارم در نظر داشتم دو سال دیگر به این بازی ه دهم قصد فرجام خواهی و تجدید نظر این حکم عجیب را ندارم.

با توجه به حضور مسلمانان در زمینه های مختلف در فرانسه و برغم تلاش مسلمان ستیزی مسئولان دولتی و غیر دولتی این کشور هر از جندی اینگونه اقدامات ناحسوس بر ملا می شود

دسته ها :
1388/2/31

تیم فوتبال آیندهوون با برتری 10 بر صفر مقابل تیم صاحبنام فاینورد، بزرگترین شکست تاریخ این باشگاه را رقم زد.

 به نقل از فاکس اسپورتس، این 10 گل حدفاصل دقایق 24 تا 87 به ثمر رسید ضمن اینکه 6 بازیکن موفق به ثمر رساندن آنها شدند. "جاناتان ریس" در این دیدار هت تریک کرد ضمن اینکه "کلوین لیردام" از فاینورد در دقیقه 34 از زمین اخراج شد.

این بدترین شکست تاریخ باشگاه فاینورد از سال 1983 بود. فاینورد در این تاریخ با نتیجه 8 بر 3 مقابل آژاکس آمستردام تن به شکست داد. البته این نخستین پیروزی 10 گله آیندهوون محسوب نمی شود. این تیم در سال‌های 1973 و 1988 به ترتیب مقابل تیم‌های "گو اهد ایگلز" و "وولندام" با همین نتیجه پیروز شده است.

فاینورد دو بار در سال‌های 1974 و 2002 قهرمان جام یوفا شده و در سال 1970 هم عنوان قهرمانی جام باشگاههای اروپا را از آن خود کرده است

دسته ها :
1388/2/31

کاپیتان تیم ملی فوتبال ایران در دیدار پنجشنبه شب مقابل برزیل، در 16 خرداد سال 1372 و در حالیکه تنها 19 سال و 106 روز سن داشت، برای نخستین بار پیراهن تیم ملی کشورمان را در دیدار با پاکستان در چارچوب رقابت های جام اکو برتن کرد.

آن مسابقه در ورزشگاه آزادی برگزار شد و ایران با نتیجه 5 بر صفر از سد پاکستان گذشت، مسابقه ای که باقری نخستین گل ملی اش را به ثمر رساند. جواد زرینچه، حمید درخشان، صمد مرفاوی و مجید نامجومطلق گل‌های دیگر تیم ملی را به ثمر رساندند.

 

باقری پس از 8 سال و 5 ماه و 9 روز (3079 روز) حضور خود در تیم ملی و ثبت رکورد 80 بازی و 47 گل ملی برای خود، بعد از آخرین دیدار ایران در مرحله مقدماتی جام جهانی 2002 (مسابقه برگشت ایران با ایرلند در مرحله پلی آف جام جهانی) در روز 24 آبانماه سال 1380 و در حالیکه 27 سال و 268 روز سن داشت، در کمال تعجب تصمیم گرفت خداحافظی زود هنگامی با فوتبال ملی داشته باشد.

مطمئنا اگر باقری به بازی‌های ملی اش ادامه می داد می‌توانست امروز از نظر بازی و گل ملی در جایگاه‌های بالای رده بندی‌های آماری جهانی قرار بگیرد زیرا در آن سال ها میانگین گل زده اش در هر بازی معدل 59/0 گل در هر بازی بوده است. وی پس از شش سال و یازده ماه و 24 روز(2549) دوری از تیم ملی بالاخره تصمیم گرفت به فوتبال ملی بازگردد

دیدار تدارکاتی ایران برابر قطر با هدایت علی دایی، نخستین مسابقه ای بود که کریم باقری پس از بازگشت به تیم ملی در آن حضور یافت. وی به ترتیب در بازی با امارات در مرحله مقدماتی جام جهانی، بازی تدارکاتی برابر چین، دیدار با سنگاپور و تایلند در مرحله مقدماتی جام ملت‌های آسیا و دیدار با کره جنوبی در مرحله مقدماتی جام جهانی حضور یافت.

باقری به علت مصدومیت در تاریخ سوم خردادماه سال 1388 و پیش از سه دیدار حساس پایانی مرحله مقدماتی جام جهانی 2010 برابر کره شمالی، امارات و کره جنوبی از شرکت در اردوی تیم ملی انصراف داد. این بازیکن در حضور دوباره اش در تیم ملی 3 گل دیگر برای تیم ملی ایران به ثمر رساند و تعداد گل‌های ملی اش را به 50 گل رساند.

کاپیتان تیم فوتبال پرسپولیس تهران همچنین آمار بیشترین گل زده در یک دیدار ملی در ایران را به خود اختصاص داده است. وی در دیدار ایران با مالدیو در مرحله مقدماتی جام جهانی که سی و یکمین دیدار ملی اش بود، به تنهایی 7 گل از 17 گل تیم ملی را به ثمر رساند.

مرد شماره شش خط میانی ایران در این مدت 32 بازی در مرحله مقدماتی جام جهانی، 3 مسابقه در رقابت های جام جهانی، 12 دیدار در مرحله مقدماتی جام ملتهای آسیا، 10 بازی در جام ملتهای آسیا، 11 مسابقه در بازی های آسیایی، 11 دیدار دوستانه و 8 بازی در تورنمنت های مختلف با پیراهن تیم ملی کشورمان انجام داده است.

از سوی دیگر وی در این مدت به ترتیب در تیم های باشگاهی تراکتورسازی تبریز، کشاورز تهران، پرسپولیس تهران، آرمینیا بیله‌فلد آلمان، النصر امارات، چارلتون انگلیس، السد قطر و پرسپولیس تهران به میدان رفته است

وی در پایان لیگ نهم به عنوان بازیکن اخلاق ادوار رقابت‌های لیگ برتر باشگاه‌های کشور انتخاب شد. این بازیکن عنوان بهترین بازیکن سال 1387 ایران و بازیکن اخلاق لیگ هشتم را هم به خود اختصاص داده است.

کریم باقری کاپیتان تیم فوتبال کشورمان در دیدار با برزیل هشتاد و هفتمین و آخرین بازی ملی اش را انجام داد و همچنان با 50 گل زده ملی، لقب گلزن ترین هافبک ایران را در اختیار دارد. از نخستین بازی ملی باقری برابر پاکستان تا آخرین دیدار برابر برزیل 6315 روز زمان سپری شد که از این حیث هم باقری رکورد دار است.

در رده بندی گلزنان فوتبال ملی کشورمان هم پس از علی دایی با 109 گل زده، کریم باقری با 50 گل زده، علی کریمی با 35 گل زده، جواد نکونام با 25 گل زده، غلامحسین مظلومی و فرشاد پیوس با 19 گل زده و علی اصغر مدیر روستا با 18 گل زده در رده های دوم تا ششم قرار گرفته اند.

دسته ها :
1388/2/31

می‌گوید اگر بخواهد در جعبه سیاه خود را باز کند و ناگفته‌های 15 سال اخیر استقلال را بگوید دیگر سنگ روی سنگ بند نمی‌شود.

 با «علیرضا منصوریان» از اولین روز تمرینش با استقلال شروع کردیم و رسیدیم به زمان حال که کنار افشین قطبی روی نیمکت تیم ملی می‌نشیند. کاپیتان محبوب استقلال که هنوز هم وقتی پا به استادیوم آزادی می‌گذارد تشویق می‌شود، آینده خود را روی نیمکت آبی‌ها می‌بیند البته به شرطه‌ها و شروطه‌‌ها. مصاحبه مفصل علی‌منصور با خبرگزاری ایپنا را بخوانید:

پیراهن شماره 10 استقلال آرزوی کودکی‌ام بود

 

من علیرضا منصوریان متولد 11/9/1350 هستم. از کودکی برای تماشای بازی‌های تیم محبوبم به استادیوم آزادی می‌روم. به خاطر ندارم در طول زندگی‌ام طرفدار تیمی جز استقلال بوده باشم. وقتی بچه بودم چهار اسطوره فوتبالی داشتم. روشن، پروین، حجازی و قاسم‌پور اما هرگز پرسپولیسی نبودم و استقلال همیشه علاقه قلبی من بوده است. آرزوی دوران کودکی من پوشیدن شماره 10 استقلال و شماره 7 تیم ملی بود که خوشبختانه به هر دوی این آرزوها رسیدم.

قلعه‌نویی الگوی من شد

 

در سال 70 استقلال لیدری به نام «ممد BBC» داشت. آمد سراغ من و گفت علی جباری می‌خواهد تو به استقلال بیایی. آن زمان استقلال هافبک‌هایی مثل نعلچگر، بیانی، نامجومطلق، فنونی‌زاده، قلعه‌نویی و...را داشت. آن موقع گفتم با این هافبک‌ها نمی‌توانم در استقلال فیکس شوم. سه سال بعد استقلالی‌ها دوباره به سراغم آمدند. یادم است درست بعد از آن بازی جنجالی استقلال و پرسپولیس بود که چند بازیکن آبی محروم شدند. دو روز بعد از آن بازی امیر قلعه‌نویی زنگ تلفن خانه من را به صدا درآورد. به من گفت در لیست استقلال قرار داری و روی تو حساب کرده‌ایم. همین حرکت قلعه‌نویی بعدها شد الگوی من که این کار را برای استقلال انجام دهم. یعنی به بازیکنان زنگ بزنم و آنها را دعوت به حضور در استقلال کنم.

به پیشنهاد عابدینی جواب رد دادم

 

قلعه‌نویی وقتی پیشنهاد حضور در استقلال را به من داد، گفت اگر دنبال پول هستی و می‌خواهی از نظر مالی پیشرفت کنی به این تیم نیا چون اینجا پول زیادی نصیبت نمی‌شود. من هم که داشتم به آرزویم می‌رسیدم گفتم می‌خواهم پیراهن استقلال را بپوشم و این تیم را دوست دارم. باور کنید هنوز هم که هنوز است پیراهن استقلال را با میلیون‌ها تومان پول عوض نمی‌کنم. بعد از تماس قلعه‌نویی به سراغ محمد نبی (که الان دوست صمیمی من است) رفتم و به او گفتم رضایتنامه‌‌ام را برای استقلال می‌خواهم. او و باشگاه پارس‌خودرو با من همکاری کردند اما یک پیشنهاد دیگر هم داشتم. نبی و نیاکانی (رییس وقت باشگاه پارس خودرو) رابطه صمیمانه‌ای با امیر عابدینی که آن زمان مدیرعامل پرسپولیس بود، داشتند. به من گفتند پرسپولیس هم تو را می‌خواهد و پول بیشتری می‌دهد اما اصلا حاضر نشدم یکبار با قرمزها مذاکره کنم. برای آنها احترام زیادی قائل بودم اما گفتم عشق من استقلال است

 

خجالت می‌کشیدم سر تمرین استقلال بروم

 

به همین سادگی بود که من به آرزویم رسیدم و استقلالی شدم. آن موقع فقط 23 سال داشتم. خیلی ساده استقلالی شده بودم اما می‌دانستم باید قدر این پیراهن را بدانم تا ماندگار شوم. وقتی رفتم سر تمرین همان موقع که با من قرارداد نبستند. چند جلسه رفتم تا وقتی از سلامت جسمی‌ام مطمئن شدند گفتند بیا قرارداد ببند اما مهم‌ترین نکته را یادم رفت بگویم بعد از اینکه رضایتنامه‌ام را از پارس خودرو گرفتم خجالت می‌کشیدم سر تمرین استقلال بروم. ظهر اولین روز تمرینم جواد زرینچه را دیدم که آن روزها یکی از بزرگان استقلال بود گفت می‌دانم استقلال تو را می‌خواهد من هم گفتم خجالت می‌کشم بیایم سر تمرین آخر آن روزها استقلال بازیکنان بزرگی داشت. حسن‌زاده، مرفاوی، زرینچه، ورمزیار، بابازاده، غلامپور، سرخاب، قلعه‌نویی و...آن روزها مثل الان نبود. استقلال حداقل 7 یا 8 ملی‌پوش داشت.

می‌دانستم روزی محبوب می‌شوم

 

هیچ‌وقت برخورد قلعه‌نویی و بقیه بزرگان استقلال را در اولین جلسه تمرینم فراموش نمی‌کنم. با اینکه آن موقع یکی از بهترین هافبک‌های لیگ بودم اما استقلال بازیکنان بسیار بزرگی داشت که من نگران برخورد آنها با خودم بودم. قلعه‌نویی من را به همه معرفی کرد و بزرگ‌ترهای استقلال حسابی تحویلم گرفتند. با این حال چند بازیکن که نمی‌خواهم از آنها اسم ببرم رفتار خوبی با من نداشتند. انگار حضور من حاشیه امنیت آنها را از بین برده بود. در تمرین من را بدجور می‌زدند و خیلی خشن از من استقبال می‌کردند. زرینچه و قلعه‌نویی که این صحنه‌ها را می‌دیدند من را نصیحت می‌کردند و می‌گفتند تحمل کن. همان موقع به خودم گفتم باید همه چیز را تحمل کنم. می‌دانستم روزی بازیکن محبوبی برای استقلال می‌شوم. به خودم اطمینان داشتم و همین اعتماد به‌نفس باعث شد بعد از پنجمین بازی پیراهن شماره 10 را بپوشم و به یکی از مهم‌ترین آرزوهای زندگی‌ام برسم. باید این را هم بگویم که برخورد بزرگ‌ترهای استقلال با من درس خوبی شد تا خودم هم با تازه‌واردان چنین برخوردی داشته باشم که آنها در ابتدای حضور در استقلال احساس غریبی نکنند.

به قلعه‌نویی‌ مدیونم

 

 

استقلالی شدن برای من یک رویا بود. شاید باورتان نشود اما تا پنج سال اول که پیراهن استقلال را می‌پوشیدم انگار روی ابرها بودم. بازی‌های اول من با استقلال در جام نقش جهان بود که خوش درخشیدم. باید قدرشناس باشم وبگویم موفقیتی که در استقلال به‌دست آوردم را مدیون نصرا... عبداللهی، بهتاش فریبا و امیر قلعه‌نویی هستم. آنها در استقلال به من میدان دادند و حمایت کردند. همین شد که من پیشرفت کردم و به اینجا رسیدم. تا آخر عمرم لطف و محبت آنها را فراموش نمی‌کنم و از آنها ممنون هستم.

می‌گوید اگر بخواهد در جعبه سیاه خود را باز کند و ناگفته‌های 15 سال اخیر استقلال را بگوید دیگر سنگ روی سنگ بند نمی‌شود.

 با «علیرضا منصوریان» از اولین روز تمرینش با استقلال شروع کردیم و رسیدیم به زمان حال که کنار افشین قطبی روی نیمکت تیم ملی می‌نشیند. کاپیتان محبوب استقلال که هنوز هم وقتی پا به استادیوم آزادی می‌گذارد تشویق می‌شود، آینده خود را روی نیمکت آبی‌ها می‌بیند البته به شرطه‌ها و شروطه‌‌ها. مصاحبه مفصل علی‌منصور با خبرگزاری ایپنا را بخوانید:

پیراهن شماره 10 استقلال آرزوی کودکی‌ام بود

 

 

 

 

من علیرضا منصوریان متولد 11/9/1350 هستم. از کودکی برای تماشای بازی‌های تیم محبوبم به استادیوم آزادی می‌روم. به خاطر ندارم در طول زندگی‌ام طرفدار تیمی جز استقلال بوده باشم. وقتی بچه بودم چهار اسطوره فوتبالی داشتم. روشن، پروین، حجازی و قاسم‌پور اما هرگز پرسپولیسی نبودم و استقلال همیشه علاقه قلبی من بوده است. آرزوی دوران کودکی من پوشیدن شماره 10 استقلال و شماره 7 تیم ملی بود که خوشبختانه به هر دوی این آرزوها رسیدم.

 

 

در سال 70 استقلال لیدری به نام «ممد BBC» داشت. آمد سراغ من و گفت علی جباری می‌خواهد تو به استقلال بیایی. آن زمان استقلال هافبک‌هایی مثل نعلچگر، بیانی، نامجومطلق، فنونی‌زاده، قلعه‌نویی و...را داشت. آن موقع گفتم با این هافبک‌ها نمی‌توانم در استقلال فیکس شوم. سه سال بعد استقلالی‌ها دوباره به سراغم آمدند. یادم است درست بعد از آن بازی جنجالی استقلال و پرسپولیس بود که چند بازیکن آبی محروم شدند. دو روز بعد از آن بازی امیر قلعه‌نویی زنگ تلفن خانه من را به صدا درآورد. به من گفت در لیست استقلال قرار داری و روی تو حساب کرده‌ایم. همین حرکت قلعه‌نویی بعدها شد الگوی من که این کار را برای استقلال انجام دهم. یعنی به بازیکنان زنگ بزنم و آنها را دعوت به حضور در استقلال کنم.

 

 

 

 

 

قلعه‌نویی وقتی پیشنهاد حضور در استقلال را به من داد، گفت اگر دنبال پول هستی و می‌خواهی از نظر مالی پیشرفت کنی به این تیم نیا چون اینجا پول زیادی نصیبت نمی‌شود. من هم که داشتم به آرزویم می‌رسیدم گفتم می‌خواهم پیراهن استقلال را بپوشم و این تیم را دوست دارم. باور کنید هنوز هم که هنوز است پیراهن استقلال را با میلیون‌ها تومان پول عوض نمی‌کنم. بعد از تماس قلعه‌نویی به سراغ محمد نبی (که الان دوست صمیمی من است) رفتم و به او گفتم رضایتنامه‌‌ام را برای استقلال می‌خواهم. او و باشگاه پارس‌خودرو با من همکاری کردند اما یک پیشنهاد دیگر هم داشتم. نبی و نیاکانی (رییس وقت باشگاه پارس خودرو) رابطه صمیمانه‌ای با امیر عابدینی که آن زمان مدیرعامل پرسپولیس بود، داشتند. به من گفتند پرسپولیس هم تو را می‌خواهد و پول بیشتری می‌دهد اما اصلا حاضر نشدم یکبار با قرمزها مذاکره کنم. برای آنها احترام زیادی قائل بودم اما گفتم عشق من استقلال است

 

خجالت می‌کشیدم سر تمرین استقلال بروم

 

به همین سادگی بود که من به آرزویم رسیدم و استقلالی شدم. آن موقع فقط 23 سال داشتم. خیلی ساده استقلالی شده بودم اما می‌دانستم باید قدر این پیراهن را بدانم تا ماندگار شوم. وقتی رفتم سر تمرین همان موقع که با من قرارداد نبستند. چند جلسه رفتم تا وقتی از سلامت جسمی‌ام مطمئن شدند گفتند بیا قرارداد ببند اما مهم‌ترین نکته را یادم رفت بگویم بعد از اینکه رضایتنامه‌ام را از پارس خودرو گرفتم خجالت می‌کشیدم سر تمرین استقلال بروم. ظهر اولین روز تمرینم جواد زرینچه را دیدم که آن روزها یکی از بزرگان استقلال بود گفت می‌دانم استقلال تو را می‌خواهد من هم گفتم خجالت می‌کشم بیایم سر تمرین آخر آن روزها استقلال بازیکنان بزرگی داشت. حسن‌زاده، مرفاوی، زرینچه، ورمزیار، بابازاده، غلامپور، سرخاب، قلعه‌نویی و...آن روزها مثل الان نبود. استقلال حداقل 7 یا 8 ملی‌پوش داشت.

می‌دانستم روزی محبوب می‌شوم

 

هیچ‌وقت برخورد قلعه‌نویی و بقیه بزرگان استقلال را در اولین جلسه تمرینم فراموش نمی‌کنم. با اینکه آن موقع یکی از بهترین هافبک‌های لیگ بودم اما استقلال بازیکنان بسیار بزرگی داشت که من نگران برخورد آنها با خودم بودم. قلعه‌نویی من را به همه معرفی کرد و بزرگ‌ترهای استقلال حسابی تحویلم گرفتند. با این حال چند بازیکن که نمی‌خواهم از آنها اسم ببرم رفتار خوبی با من نداشتند. انگار حضور من حاشیه امنیت آنها را از بین برده بود. در تمرین من را بدجور می‌زدند و خیلی خشن از من استقبال می‌کردند. زرینچه و قلعه‌نویی که این صحنه‌ها را می‌دیدند من را نصیحت می‌کردند و می‌گفتند تحمل کن. همان موقع به خودم گفتم باید همه چیز را تحمل کنم. می‌دانستم روزی بازیکن محبوبی برای استقلال می‌شوم. به خودم اطمینان داشتم و همین اعتماد به‌نفس باعث شد بعد از پنجمین بازی پیراهن شماره 10 را بپوشم و به یکی از مهم‌ترین آرزوهای زندگی‌ام برسم. باید این را هم بگویم که برخورد بزرگ‌ترهای استقلال با من درس خوبی شد تا خودم هم با تازه‌واردان چنین برخوردی داشته باشم که آنها در ابتدای حضور در استقلال احساس غریبی نکنند.

به قلعه‌نویی‌ مدیونم

 

 

استقلالی شدن برای من یک رویا بود. شاید باورتان نشود اما تا پنج سال اول که پیراهن استقلال را می‌پوشیدم انگار روی ابرها بودم. بازی‌های اول من با استقلال در جام نقش جهان بود که خوش درخشیدم. باید قدرشناس باشم وبگویم موفقیتی که در استقلال به‌دست آوردم را مدیون نصرا... عبداللهی، بهتاش فریبا و امیر قلعه‌نویی هستم. آنها در استقلال به من میدان دادند و حمایت کردند. همین شد که من پیشرفت کردم و به اینجا رسیدم. تا آخر عمرم لطف و محبت آنها را فراموش نمی‌کنم و از آنها ممنون هستم.

اولین قراردادم با استقلال320 هزار تومان بود

 

می‌دانم باورش خیلی سخت است اما اولین قراردادی که من با استقلال امضا کردم 320 هزار تومان بود. وقتی من استقلالی شدم سقف قرارداد این تیم با بازیکنان 2 میلیون و 100 هزار تومان بود. من به کاظم اولیایی که مدیرعامل وقت استقلال بود گفتم کمی به این مبلغ اضافه کند که او گفت چون بابت رضایتنامه من به پارس خودرو پول داده نمی‌تواند مبلغ قراردادم را بالا ببرد. از او خواستم حداقل به من حقوق ماهیانه بدهد که بتوانم خرج رفت و آمدم را دربیاورم. آن روزها من ماشین نداشتم و دو ساعت زودتر حرکت می‌کردم تا به موقع سر تمرین برسم. بعضی از روزها چند بازیکن استقلال من را می‌دیدند اما پا روی ترمز نمی‌زدند تا من را هم با خودشان ببرند. تا اینکه یکی از روزها هواداری به نام حسین من را روی پل آریاشهر دید و وقتی فهمید ماشین ندارم من را سر تمرین برد. این هوادار استقلال یک سال من را به تمرین می‌رساند و از همان جا بود که مهر هواداران به دل من افتاد و فهمیدم در تیم بزرگی مثل استقلال باید به هوادار عشق ورزید. بهترین ارثیه از استقلال همین عشق هواداران است.

ثابت کردم پیراهن استقلال بر تن من گشاد نبود

 

همان روزهایی که تازه استقلالی شده بودم یکی از لیدرها آمد و گفت: استقلال بازیکنی می‌خواهد که مقابل پرسپولیس با جان و دل بجنگد. بازیکن استقلال باید پیراهنش را مثل ناموسش دوست داشته باشد. این پیراهن بعد از خدا و خانواده باید برای بازیکن استقلال از همه چیز مهم‌تر باشد. در جواب آن لیدر گفتم که از بچگی استقلالی بودم و این پیراهن به تن من گشاد نیست. همان روز فهمیدم چه مسوولیت سنگینی مقابل هواداران استقلال دارم. آن‌موقع مثل الان نبود که هوادار برای بازیکن بی‌معنی باشد. وقتی آن لیدر من را سین جیم کرد کمی هم ترسیدم. با خودم گفتم باید تمام توانم را برای هواداری که عاشق استقلال است بگذارم. همان لیدر چند وقت بعد آمد به من گفت پیراهن استقلال برای تو اندازه است.

ماجرای درگیری با حمید بابازاده

 

 

یادم است در یکی از بازی‌های لیگ به ملوان باختیم که در آن بازی یک گل زدم. وقتی داشتیم شام می‌خوردیم حمید بابازاده که به دلیل سیاستمدار بودنش ملقب به گورباچف بود به من گفت: «باید هم با خیال راحت غذا بخوری. باخت که برای شماها مهم نیست.» در جواب او گفتم: «بیشتر از پولی که می‌گیرم فوتبال بازی می‌کنم. اگر تو هم به اندازه من تعصب داشتی محکم‌تر درون دروازه می‌ایستادی.» بابازاده الان صمیمی‌ترین دوست من است اما می‌خواهم این را بگویم که آن روزها همه بازیکنان نسبت به استقلال احساس مسوولیت می‌کردند. حالا بعد از گذشت 15 سال از روزی که رسما استقلالی شدم می‌گذرد وهر روز در نماز خدا را شکر می‌کنم که استقلالی شدم.

به خاطر سیاستمداری محبوب نشدم

 

هرگز سیاستمدار نبوده‌ام. آنهایی که می‌گویند به خاطر سیاستمداری‌ام محبوب شده‌ام اشتباه می‌کنند . تنها دلیل محبوبیت من صداقتم است که در برخورد با هواداران به خرج داده‌ام. اگر روزی به این نتیجه برسم که منفعت استقلال در این است که من هیچکس را برای خودم نگه ندارم این کار را می‌کنم. من از استقلال به همه جا رسیده‌ام و همیشه منفعت این تیم را به منفعت خودم هم ترجیح داده‌ام. روز خداحافظی‌ام از استقلال عشق هوادار را با تمام وجود لمس کردم. وقتی 125 هزار هوادار به خاطر خداحافظی من اشک ریختند بیشتر از میلیون‌ها تومان پول برایم ارزش داشت. دلیل رابطه صمیمانه من با هواداران این بود که خودم قبل از اینکه بازیکن شوم هوادار بودم به همین دلیل همیشه آنها را درک می‌کردم.

به ماشین پورحیدری سنگ زدم

 

یادم نیست چه سالی بود. استقلال با پاس بازی داشت و 4 بر یک شکست خورد. من هم روی سکوهای آزادی بودم و از این باخت خیلی عصبانی شدم. آن روز 70 هوادار استقلال به ماشین پورحیدری سنگ پرتاب کردند. من هم یکی از هوادارانی بودم که به سمت ماشین او سنگ انداختم. پارسال وقتی در پاس همدان بودم این ماجرا را برای پورحیدری تعریف کردم و از او حلالیت خواستم. به این دلیل که خودم هوادار بودم همیشه حال هوادار را درک می‌کنم.

پرسپولیسی‌ها هم از خداحافظی‌ام ناراحت شدند!

 

در تمام طول بازیکنی‌‌ام کوچکترین برخوردی با هواداران نداشتم و به آنها احترام گذاشتم. من برخلاف خیلی‌های دیگر با هواداران پرسپولیس هم رابطه خوبی داشتم. بعد از خداحافظی‌ام وقتی هواداران پرسپولیس را دیدم آنها همه از خداحافظی من اظهار ناراحتی کردند. فکر می‌کنم رمز محبوبیت میان هواداران صداقت و احترام است.

پدرم مرا قسم داد علیه استقلال حرف نزنم

 

 

روز خداحافظی‌ام وقتی برای بوسیدن چهار گوشه زمین استادیوم را دور زدم و به هواداران نگاه کردم خشکم زد. هواداران برایم اشک می‌ریختند. اگر خدا به من 150 بازی ملی و 10 برابر پولی که الان دارم را می‌داد به این اندازه برایم ارزش نداشت. از روزی که از استقلال خداحافظی کردم به حرمت هوادار، پیراهن و پیشکسوت علیه تیم حرف نزدم. این سه مساله دهان من را می‌بندد تا هرگز علیه تیم محبوبم حرف نزنم. در کنار این موضوع پدرم هم من را قسم داده علیه استقلال مصاحبه نکنم. بعد از اتفاقات اخیر هم وقتی با تیم ملی در چین بودم پدرم زنگ زد و گفت جواب مصاحبه استقلالی‌ها را نده. خوشحالم که هوادار همیشه حس درونی مرا درک می‌کند و می‌داند هیچ فردی را به استقلال ترجیح نمی‌دهم. دنبال این نیستم که با ناحقی به‌جایی برسم. حق‌السکوت هم نمی‌گیرم اما اگر ببینم کسی می‌خواهد به استقلال لطمه بزند به او ضربه می‌زنم.

هر وقت استقلال حرفه‌ای شد برمی‌گردم

 

 

یکی از خطرناک‌ترین سوالاتی که در همه مصاحبه‌ها از من می‌شود سرمربیگری من در استقلال است. قبل از اینکه کار مربیگری را آغاز کنم پیش خودم فکر می‌کردم خیلی زود کار در استقلال را شروع کنم اما الان به نتیجه دیگری رسیده‌ام. فقط روزی به استقلال برمی‌گردم که این تیم مجموعه کامل و حرفه‌ای را در اختیار داشته باشد. قطعا روزی سرمربی استقلال می‌شوم اما آن روز وقتی فرا می‌رسد که این تیم امکانات لازم برای رسیدن به موفقیت را در اختیار داشته باشد

انتخاب پاس همدان اشتباه بود

 

فوتبالیست بزرگ همیشه گام‌های بزرگ برمی‌دارد. شاید خیلی‌ها از من انتقاد کنند که چرا در ابتدای کار سرمربیگری در یک تیم لیگ برتری را انتخاب کردم اما من این انتقاد را قبول ندارم. من به عنوان یک فوتبالیست بزرگ نمی‌توانستم کارم را از یک تیم کوچک و به عنوان دستیار آغاز کنم. بعدها فهمیدم که انتخاب پاس اشتباه بود اما به تجربه‌اش می‌ارزید. من نباید یک نفره به همدان می‌رفتم. باید یک تیم مربیگری را با خودم می‌بردم. اتفاقات عجیبی در همدان برایم رخ داد. من همه چیز را خیلی ساده می‌دیدم و می‌خواستم دوستانه برخورد کنم اما واکنش‌ها نسبت به من منفی بود. از انتخابم راضی نیستم اما تجربه منفی خوبی به‌دست آوردم و فهمیدم همیشه نباید با مسائل، ساده و دوستانه برخورد کنم.

 

 

از تیم ملی چیزهای زیادی یاد گرفتم

 

وقتی افشین قطبی پیشنهاد حضور در تیم ملی را به من داد پنج ماه فکر کردم که قبول کنم یا نه. حدود 10 جلسه با قطبی برگزار کردیم، کاملا طرز تفکر او را آنالیز کردم و به این نتیجه رسیدم که تفکرات فنی ما مشترکات زیادی دارد. با کارشناسان زیادی مشورت کردم و به این نتیجه رسیدم که تیم ملی برای من بهترین جاست. در این مدت چیزهای زیادی از تیم ملی و بودن با بازیکن بزرگ یاد گرفتم که سال‌ها کار کردن در یک تیم لیگ برتری نمی‌توانست آنها را به من یاد بدهد اما باید به این موضوع اشاره کنم که رقم قراردادم با تیم ملی بسیار پایین است و یک ششم مبلغی است که از پاس همدان گرفتم.

گفتند لژیونر شوی از تیم ملی خط می‌خوری

 

 

داستان خط خوردن من از تیم ملی داستان عجیبی است. من در 27 سالگی و زمانی که در اوج قرار داشتم از تیم ملی خط خوردم. فدراسیون به بازیکنان تیم ملی قبل از اینکه به جام‌جهانی صعود کنند وعده داد در صورت متوقف کردن استرالیا در خانه‌اش و صعود به جام‌جهانی پاداش ویژه‌ای می‌دهد. مسوولان وقت تیم ملی فکرش را نمی‌کردند استرالیا را مغلوب کنیم و به جام‌جهانی صعود کنیم. پاداش را به ما ندادند و گفتند اگر در جام‌جهانی آمریکا را شکست دهید پاداش شما 2 برابر می‌شود. آمریکا را هم بردیم و پاداش ما را ندادند. خیلی از بچه‌ها به خاطر بدقولی مسوولان فدراسیون اعتراض کردند که همه آنها خط خوردند اما دلیل خط خوردن من چیز دیگری بود. بعد از قهرمانی در بازی‌های آسیایی بانکوک از آ.ا.ک یونان برایم پیشنهاد رسید. مسوولان وقت فدراسیون که اتفاقا غیرفوتبالی هم بودند به من گفتند اگر لژیونر شوی خط می‌خوری. من تهدید آنها را جدی نگرفتم اما این اتفاق افتاد. مدیریت غیرفوتبالی آن دوره خیلی به ملی‌پوشان ظلم کرد. بعد از آن دوره هم که دیگر لیگ نتوانست جواب تیم ملی را بدهد و از جام‌جهانی 98 به بعد دیگر تیم ملی قوی نداشتیم

من در استقلال مافیا نداشتم

 

طی سال‌های اخیر حرف و حدیث پشت سر من در استقلال زیاد بوده است. برای آخرین بار می‌خواهم این شایعه‌ها را خنثی کنم.استقلال بعد از خدا و خانواده‌ام مهم‌ترین قسمت زندگی من است. به خاطر سربلندی این تیم دست به هر کاری می‌زنم. من به خاطر استقلال نصف شب دم خانه بازیکن رفته‌ام تا او را راضی کنم به استقلال بیاید. وقتی تیم مشکل مالی داشته و پاداش داده‌اند پول خودم را بین بچه‌ها تقسیم کرده‌ام تا تیم به حاشیه نرود. جلوی خیلی از بازیکنان را که می‌خواستند برای استقلال حاشیه بسازند گرفتم. اگر اسم این کارها مافیاگری است عیبی ندارد و بگویند من مافیا داشتم. من در پست خودم برای استقلال بازیکن آوردم تا تیم کمبودی احساس نکند زیرا همیشه منفعت تیم را به منفعت خودم ترجیح دادم.

الان صلاح نیست حرف بزنم

 

بعد از جدایی من از استقلال خیلی‌ها گفتند این تیم کاپیتانی که بتواند حاشیه‌ها را جمع کند ندارد. این نظر بقیه است. نمی‌توانم واقعیت را بگویم و حرف دلم را بزنم زیرا نمی‌خواهم سوءتفاهم پیش بیاید. وقتی درباره این موضوع حرف می‌زنم که عضوی از مجموعه استقلال باشم و در این تیم پست داشته باشم. خیلی حرفها هست که روی دلم سنگینی می‌کند و باید آنها را بگویم اما الان صلاح نیست. خیلی‌ها به من لقب جعبه سیاه استقلال را دادند. مطمئن باشید روزی در این جعبه باز می‌شود... 

به خاطر سیاستمداری محبوب نشدم

 

هرگز سیاستمدار نبوده‌ام. آنهایی که می‌گویند به خاطر سیاستمداری‌ام محبوب شده‌ام اشتباه می‌کنند . تنها دلیل محبوبیت من صداقتم است که در برخورد با هواداران به خرج داده‌ام. اگر روزی به این نتیجه برسم که منفعت استقلال در این است که من هیچکس را برای خودم نگه ندارم این کار را می‌کنم. من از استقلال به همه جا رسیده‌ام و همیشه منفعت این تیم را به منفعت خودم هم ترجیح داده‌ام. روز خداحافظی‌ام از استقلال عشق هوادار را با تمام وجود لمس کردم. وقتی 125 هزار هوادار به خاطر خداحافظی من اشک ریختند بیشتر از میلیون‌ها تومان پول برایم ارزش داشت. دلیل رابطه صمیمانه من با هواداران این بود که خودم قبل از اینکه بازیکن شوم هوادار بودم به همین دلیل همیشه آنها را درک می‌کردم.

 

 

یادم نیست چه سالی بود. استقلال با پاس بازی داشت و 4 بر یک شکست خورد. من هم روی سکوهای آزادی بودم و از این باخت خیلی عصبانی شدم. آن روز 70 هوادار استقلال به ماشین پورحیدری سنگ پرتاب کردند. من هم یکی از هوادارانی بودم که به سمت ماشین او سنگ انداختم. پارسال وقتی در پاس همدان بودم این ماجرا را برای پورحیدری تعریف کردم و از او حلالیت خواستم. به این دلیل که خودم هوادار بودم همیشه حال هوادار را درک می‌کنم.

 

 

در تمام طول بازیکنی‌‌ام کوچکترین برخوردی با هواداران نداشتم و به آنها احترام گذاشتم. من برخلاف خیلی‌های دیگر با هواداران پرسپولیس هم رابطه خوبی داشتم. بعد از خداحافظی‌ام وقتی هواداران پرسپولیس را دیدم آنها همه از خداحافظی من اظهار ناراحتی کردند. فکر می‌کنم رمز محبوبیت میان هواداران صداقت و احترام است.

 

 

روز خداحافظی‌ام وقتی برای بوسیدن چهار گوشه زمین استادیوم را دور زدم و به هواداران نگاه کردم خشکم زد. هواداران برایم اشک می‌ریختند. اگر خدا به من 150 بازی ملی و 10 برابر پولی که الان دارم را می‌داد به این اندازه برایم ارزش نداشت. از روزی که از استقلال خداحافظی کردم به حرمت هوادار، پیراهن و پیشکسوت علیه تیم حرف نزدم. این سه مساله دهان من را می‌بندد تا هرگز علیه تیم محبوبم حرف نزنم. در کنار این موضوع پدرم هم من را قسم داده علیه استقلال مصاحبه نکنم. بعد از اتفاقات اخیر هم وقتی با تیم ملی در چین بودم پدرم زنگ زد و گفت جواب مصاحبه استقلالی‌ها را نده. خوشحالم که هوادار همیشه حس درونی مرا درک می‌کند و می‌داند هیچ فردی را به استقلال ترجیح نمی‌دهم. دنبال این نیستم که با ناحقی به‌جایی برسم. حق‌السکوت هم نمی‌گیرم اما اگر ببینم کسی می‌خواهد به استقلال لطمه بزند به او ضربه می‌زنم.

 

 

 

یکی از خطرناک‌ترین سوالاتی که در همه مصاحبه‌ها از من می‌شود سرمربیگری من در استقلال است. قبل از اینکه کار مربیگری را آغاز کنم پیش خودم فکر می‌کردم خیلی زود کار در استقلال را شروع کنم اما الان به نتیجه دیگری رسیده‌ام. فقط روزی به استقلال برمی‌گردم که این تیم مجموعه کامل و حرفه‌ای را در اختیار داشته باشد. قطعا روزی سرمربی استقلال می‌شوم اما آن روز وقتی فرا می‌رسد که این تیم امکانات لازم برای رسیدن به موفقیت را در اختیار داشته باشد

انتخاب پاس همدان اشتباه بود

 

فوتبالیست بزرگ همیشه گام‌های بزرگ برمی‌دارد. شاید خیلی‌ها از من انتقاد کنند که چرا در ابتدای کار سرمربیگری در یک تیم لیگ برتری را انتخاب کردم اما من این انتقاد را قبول ندارم. من به عنوان یک فوتبالیست بزرگ نمی‌توانستم کارم را از یک تیم کوچک و به عنوان دستیار آغاز کنم. بعدها فهمیدم که انتخاب پاس اشتباه بود اما به تجربه‌اش می‌ارزید. من نباید یک نفره به همدان می‌رفتم. باید یک تیم مربیگری را با خودم می‌بردم. اتفاقات عجیبی در همدان برایم رخ داد. من همه چیز را خیلی ساده می‌دیدم و می‌خواستم دوستانه برخورد کنم اما واکنش‌ها نسبت به من منفی بود. از انتخابم راضی نیستم اما تجربه منفی خوبی به‌دست آوردم و فهمیدم همیشه نباید با مسائل، ساده و دوستانه برخورد کنم.

 

 

 

از تیم ملی چیزهای زیادی یاد گرفتم

 

 

 

 

وقتی افشین قطبی پیشنهاد حضور در تیم ملی را به من داد پنج ماه فکر کردم که قبول کنم یا نه. حدود 10 جلسه با قطبی برگزار کردیم، کاملا طرز تفکر او را آنالیز کردم و به این نتیجه رسیدم که تفکرات فنی ما مشترکات زیادی دارد. با کارشناسان زیادی مشورت کردم و به این نتیجه رسیدم که تیم ملی برای من بهترین جاست. در این مدت چیزهای زیادی از تیم ملی و بودن با بازیکن بزرگ یاد گرفتم که سال‌ها کار کردن در یک تیم لیگ برتری نمی‌توانست آنها را به من یاد بدهد اما باید به این موضوع اشاره کنم که رقم قراردادم با تیم ملی بسیار پایین است و یک ششم مبلغی است که از پاس همدان گرفتم.

 

 

 

 

داستان خط خوردن من از تیم ملی داستان عجیبی است. من در 27 سالگی و زمانی که در اوج قرار داشتم از تیم ملی خط خوردم. فدراسیون به بازیکنان تیم ملی قبل از اینکه به جام‌جهانی صعود کنند وعده داد در صورت متوقف کردن استرالیا در خانه‌اش و صعود به جام‌جهانی پاداش ویژه‌ای می‌دهد. مسوولان وقت تیم ملی فکرش را نمی‌کردند استرالیا را مغلوب کنیم و به جام‌جهانی صعود کنیم. پاداش را به ما ندادند و گفتند اگر در جام‌جهانی آمریکا را شکست دهید پاداش شما 2 برابر می‌شود. آمریکا را هم بردیم و پاداش ما را ندادند. خیلی از بچه‌ها به خاطر بدقولی مسوولان فدراسیون اعتراض کردند که همه آنها خط خوردند اما دلیل خط خوردن من چیز دیگری بود. بعد از قهرمانی در بازی‌های آسیایی بانکوک از آ.ا.ک یونان برایم پیشنهاد رسید. مسوولان وقت فدراسیون که اتفاقا غیرفوتبالی هم بودند به من گفتند اگر لژیونر شوی خط می‌خوری. من تهدید آنها را جدی نگرفتم اما این اتفاق افتاد. مدیریت غیرفوتبالی آن دوره خیلی به ملی‌پوشان ظلم کرد. بعد از آن دوره هم که دیگر لیگ نتوانست جواب تیم ملی را بدهد و از جام‌جهانی 98 به بعد دیگر تیم ملی قوی ندا

من در استقلال مافیا نداشتم

 

طی سال‌های اخیر حرف و حدیث پشت سر من در استقلال زیاد بوده است. برای آخرین بار می‌خواهم این شایعه‌ها را خنثی کنم.استقلال بعد از خدا و خانواده‌ام مهم‌ترین قسمت زندگی من است. به خاطر سربلندی این تیم دست به هر کاری می‌زنم. من به خاطر استقلال نصف شب دم خانه بازیکن رفته‌ام تا او را راضی کنم به استقلال بیاید. وقتی تیم مشکل مالی داشته و پاداش داده‌اند پول خودم را بین بچه‌ها تقسیم کرده‌ام تا تیم به حاشیه نرود. جلوی خیلی از بازیکنان را که می‌خواستند برای استقلال حاشیه بسازند گرفتم. اگر اسم این کارها مافیاگری است عیبی ندارد و بگویند من مافیا داشتم. من در پست خودم برای استقلال بازیکن آوردم تا تیم کمبودی احساس نکند زیرا همیشه منفعت تیم را به منفعت خودم ترجیح دادم.

 

 

بعد از جدایی من از استقلال خیلی‌ها گفتند این تیم کاپیتانی که بتواند حاشیه‌ها را جمع کند ندارد. این نظر بقیه است. نمی‌توانم واقعیت را بگویم و حرف دلم را بزنم زیرا نمی‌خواهم سوءتفاهم پیش بیاید. وقتی درباره این موضوع حرف می‌زنم که عضوی از مجموعه استقلال باشم و در این تیم پست داشته باشم. خیلی حرفها هست که روی دلم سنگینی می‌کند و باید آنها را بگویم اما الان صلاح نیست. خیلی‌ها به من لقب جعبه سیاه استقلال را دادند. مطمئن باشید روزی در این جعبه باز می‌شود... شتیم

دسته ها : استقلال
1388/2/31

1- اولین بازی 2 تیم که در روز 16 فروردین سال 1374 برگزار شد با نتیجه مساوی بدون گل به پایان رسید.

2- تنها بازیکنی که 2بار در داربی اخراج شده رضا وطن خواه است. وطن خواه در دهه 40 این 2 کارت قرمز را جلوی چشمش دید.

3- 3 بازی برگزار شده بین 2 تیم پرسپولیس و استقلال در ادوار گذشته با حکم کمیته انضباطی به پایان رسیده است. در سال های 48، 49 و 73 این اتفاق رخ داده است.

4- سال 78 از یک حیث، سال رکورد بوده است. در این سال 4 بازی بین 2 تیم پرسپولیس و استقلال برگزار و 2 برد و 2 مساوی در این 4بازی برای پرسپولیس ثبت شد.

5- رکورددار قضاوت در دیدار پرسپولیس و استقلال به محمد صالی اختصاص دارد؛ مردی که 5 بار داور وسط بازی این 2 تیم بوده است.

6- سنگین ترین برد در تاریخ داربی 6 گله بوده است. پیروزی 6 بر صفر سرخپوشان برابر تاج سابق در روز 16 شهریور سال 52 یکی از عجیب ترین اتفاقات رخ داده است.

7- مرحوم صفر ایرانیاک با به ثمر رساندن 7 گل سال 49 تا سال 59 در این عرصه حاضر بوده است.

8- یک بار شماره یک بازیکن تیتر داربی شد؛ «فرارهای 8 بریا 3 گل» که اشاره به ناصر محمد خانی داشت. این بازی روز 25 خرداد 65 انجام شد و پرسپولیس آن را 3 بر صفر به سود خود خاتمه داد.

9- بلندترین مدت زمان بی شکستی 9 سال بوده است. استقلال از سال56 تا سال 65 برابر پرسپولیس بدون شکست بود.

10- 10 دیدار از مسابقات برگزار شده بین 2 تیم در دی ماه برگزار شده است. همه این بازی ها با تساوی به پایان رسیده است. ماه دی از این حیث رکورددار است.

12- 11 بازی از بازی های گذشته 2 تیم در مهر ماه برگزار شده است و باز ی23 مهر 89، دوازدهمین دیداری است که در این ماه انجام می شود.

13- احمدرضا عابدزاده به عنوان بازیکن 13 بار در داربی حاضر بوده است؛ 5 بار با پیراهن استقلال و 8 بار با پیراهن پرسپولیس. او در هر 13 بازی بازیکن تیم برنده بوده و در این عرصه فوق العاده عمل کرده است.

14- بدترین نتیجه داربی مساوی و آن هم مساوی صفر- صفر بوده است، قبول دارید؟ بد نیست بدانید که 14 بازی گذشته بین 2 تیم پرسپولیس و استقلال با نتیجه تساوی بدون گل به پایان رسیده است.

15- بیشترین تعداد حضور متوالی در داربی 15 بازی بوده است. اکبر کارگر جم در سال های 50 تا 55، پانزده بازی متوالی در داربی حاضر بوده است.

16- بالاترین مدت زمان حضور در داربی 16 سال بوده است. ناصر حجازی از سال 1349 تا سال 1365، به مدت 16 سال در این بازی حاضر بوده است.

17- از تعداد بازی های برگزار شده بین 2 تیم پرسپولیس و استقلال 17 بازی در ورزشگاه پیر امجدیه برگزار شده است.

18- جوان ترین عنصر انسانی داربی حسن روشن بوده است. روشن در سال 52 در حالی که تنها 18 سال داشت در داربی پایتخت حاضر شد.

19- جوان ترین گلزنی داربی مهدی مهدوی کیا بوده است. مهدوی کیا، قبل از رسیدن به 20 سالگی در روز 20 تیر سال 1376 دروازه استقلال را باز کرد.

20- 20 بازی در دهه 80! بازی برگشت پرسپولیس و استقلال در اواسط اسفند برگزار می شود تا تعداد دیدارهای سرخابی در دهه 80 به عدد 20 برسد!

21- اولین بازی 2 تیم در سال 47 برگزار شد و تا سال 56، 21 دیدار انجام شد. 21 دیدار از 68دیدار گذشته 2 تیم قبل از انقلاب انجام شده است.

22- در تاریخ بازی های پرسپولیس و استقلال، آبی پوشان 22 کاپیتان داشته اند که از آن جمله می توان به کامبیز جمالی، طالبی، قلیچ خانی، علی جبازی، فرزامی، جانملکی، کارگرجم، ناصر حجازی، شاهین و شاهرخ بیانی، حاجیلو، رضا احدی، قلعه نویی، زرینچه و فکری اشاره کرد.

23- در 68 دیدار گذشته، 23 بازیکن به صورت مشترک در هر 2 تیم بازی کرده اند. تا قبل از این بازی، داریوش مصطفوی اولین بوده اند.

24- پرسپولیس هم با 24بازیکن به عنوان کاپیتان به مصاف حریف رفته است؛ نفراتی مثل: همایون بهزادی، جاسمیان، بیوک وطنخواه، کاشانی، آشتیانی، پروین، مایلی کهن، پنجعلی، فرشاد پیوس، حسین عبدی، عابدزاده، رهبری فرد، کریم باقری و شیث رضایی.

25- در روز 25 مهر سال 1354 برای اولین بار بازی بین 2 تیم پرسپولیس و استقلال در حضور یک صد هزار تماشاگر برگزار شد.

26- از روز 6 مرداد سال 74 تا دیدار رفت 2 تیم در سال 87، بازی های پرسپولیس و استقلال با قضاوت داوران خارجی برگزار شده است؛ 26 بازی متوالی.

27- در تاریخ داربی 27 بازیکن با کارت قرمز داوران مواجه شدند. تنها یک بازیکن در این عرصه 2 کارت قرمز گرفته که قبلا اشاره شد.

28- 28 کارت قرمز از جیب داوران در داربی خارج شده است؛ تعداد کل کارت قرمزها 28 کارت و تعداد کارت قرمز گرفته ها 27 نفر است.

29- علی پروین رکورد دار بازی در داربی، روز 2 مهر 55 در آخرین روز 29 سالگی اش کاپیتان پرسپولیس شد.

30- منصور پورحیدری 11 بار به عنوان بازیکن و 19 بار به عنوان سرمربی در داربی حاضر بوده است. او در داربی سی ام برای اولین بار به عنوان سرمربی در داربی حضور پیدا کرد.

31- آخرین بار که بازی 2 تیم پرسپولیس و استقلال در ورزشگاه امجدیه برگزار شد،سال 1358 یعنی 31 سال قبل بوده است. از آن پس تمام بازی های 2 تیم – به استثنای 2 بازی – در ورزشگاه آزادی انجام شده است.

32- 32 داور خارجی در تاریخ دیدارهای 2 تیم قضاوت کرده اند. اولین داور خارجی هاشم حکیم بوده است. بزرگانی مثل ساندرو پول و مارکوس مرک در این بازی حضور داشته اند.

33- دیدار برگزار شده بین 2تیم پرسپولیس و استقلال که در بهمن سال 70 برگزار شد، سی و سومین بازی برگزار شده بین 2 تیم بود. این دیدار با نتیجه تساوی بدون گل تمام شد.

34- 34 بازیکن کل گل های استقلال را در تاریخ دیدارهای 2 تیم به ثمر رسانده اند که غلامحسین مظلومی با به ثمر رساندن 6 گل، بهترین گلزن آبی پوشان بوده است.

35- علی دایی، در بهمن ماه سال 1382، زمانی که 35 ساله شده بود برای آخرین بار با پیراهن پرسپولیس برابر استقلال قرار گرفت.

36- درست است 32 قاضی خارجی در داربی بوده اند اما 36 بازی را خارجی ها سوت زدند یعنی این که 4 نفر 2 بازی را سوت زده اند که مهم ترین آن ها جمال شریف بوده است.

37- مسن ترین بازیکنان حاضر در دیدار پرسپولیس و استقلا 37 ساله بودند. علی پروین و محمود فکری و البته این بار کریم باقری 37 ساله هستند.

38- محمد پنجعلی بعد از وررود به 38 سالگی در دی ماه سال 71 برای پرسپولیس بازی کرد تا مسن ترین بازیکن داربی باشد.

39- اولین باری که پرسپولیس برابر تیم استقلال برنده شد 39 سال قبل بود. در روز 15 بهمن 1350، سرخپوشان 4 بر یک استقلال را بردند.

40- در داربی شماره 40 یک اتفاق افتاد. دیدار 2 تیم پرسپولیس و استقلال در شهر بندرعباس برگزار شد و با تساوی بدون گل به پایان رسید.

41- بازیکن پرسپولیس در داربی گل زده اند که مهم ترین آن ها صفر ایرنپاک با 7 گل و حسین کلانی با 6 گل بوده اند.

42- داربی 42 ساله شده است. اولین بازی 2 تیم در سال 47 انجام شد و امروز داربی سنتی پایتخت 42 ساله شده است.

43- علی پروین- مرد بزرگ تاریخ پرسپولیس- 43 بار در این داربی سنتی حاضر بوده است.

44- تعداد حضور مستقیم علی پروین در داربی 44 بازی بوده است؛ 17 بازی به عنوان بازیکن، 3 بازی به عنوان بازیکن- سرمربی، 22 بازی به عنوان سرمربی و 2 بازی به عنوان مدیر فنی. پروین مهم ترین عنصر انسانی داربی است.

45- دقیقه به ثمر رسیدن اولین گل مهدی هاشمی نسب در داربی ها. گلزن ترین مدافع تاریخ داربی ها روز 22 آبان 77 دروازه استقلال را در دقیقه 45 باز کرد و پرسپولیس یک بر صفر پیروز شد.

46- آلن راجرز، در سال 1348، زمانی که 46 ساله بود برای اولین بار به ایران آمد و هدایت پیکان را بر عهده گرفت. راجرز 2 بار با نتایج 4 بر یک و 6 بر صفر، تاج را با پیراهن مربیگری پرسپولیس شکست داد.

48- محمود خوردبین با هر عنوانی، 47 بار در داربی حاضر بوده است. بازیکن، عضو کادر فنی، سرپرست و حالا بد نیست بدانید که بازی شماره 69، حضور چهل و هشتم خوردبین در داربی است.

49- آخرین داربی جنجالی که با دعوای برومند و رافت و سپس استیلی و نوازی به جنجالی کشیده شد. داربی 49 روز نهم دی ماه 79 با نتیجه 2-2 مساوی شد.

50- بازی شماره 69 پرسپولیس و استقلال پنجاهمین دیداری است که بین 2تیم پرسپولیس و استقلال در ورزشگاه آزادی انجام می شود.

51- در سال 51 پرسپولیس تیم حرفه ای داشت و تیم دوم آماتور خود را به مصاف استقلال فرستاد در آن بازی آبی ها 0- 2 برنده شدند. این اولین دیداری بود که با این شکل عجیب برگزار شد.

52- معروف ترین نتیجه کل ادوار داربی ها در سال 52 اتفاق افتاد. 6 تای 52 ماجرایی است که قرمزها به عنوان افتخار و آبی ها به عنوان توهم از آن یاد می کنند.

53- اسم آن بازی داربی و ارونه است. در سال 53 در 1- 2 ببرد اما استقلال موفق شد قهرمان رقابت ها شود.

54- منصور پورحیدری در داربی شماره 54 که در بهار 82 انجام شد برای آخرین بار سرمربی آبی پوشان بود و حالا بعد از 15 بازی به داربی برمی گردد.

55- پرویز مظلومی مسن ترین مربی داخلی در زمان اولین سرمربیگری بین 2 تیم بوده است. مظلومی در حال حاضر 55 سال سن دارد.

56- بهترین برد استقلال برابر پرسپولیس در سال 56 ثبت شده است. در این سال استقلال موفق شد پرسپولیس را با نتیجه 0- 3 شکست دهد.

57- سال 57 اولین سال از شروع دیدارهای 2 تیم در سال 47 بود که طی آن پرسپولیس و استقلال با هم بازی نکردند.

58- دیدار 25 آبان سال 58، دیدار اول 2 تیم بعد از انقلاب بود. دیداری که مثل بازی های سال های 48، 49 و 73 نیمه کاره ماند اما حکمی برایش صادر نشد. این دیدار به شکل دوستانه برگزار شد.

60- سال 60 از یک حیث سال مهمی برای 2 تیم بود؛ اولین دیدار رسیمی 2 تیم بعد از انقلاب، در روز 16مهر سال 60 برگزار شد و به تساوی بدون گل برای 2 تیم منجر شد.

61- اولین گل استقلال را احمد منشی زاده به ثمر رساند. در داربی بهار امسال شصت و یکمین گل استقلال ثبت شد تا به عبارتی استقلال در تعداد گل های واقعی به ثمر رسیده در داربی 4 گل از رقیب عقب بماند.

62- 2 گل پرسپولیس در بازی 30 دی 73 و یک گل در داربی 17 دی 49 کم شد تا 65 گل واقعی پرسپولیس با حکم کمیته انضباطی به 62 گل تقلیل پیدا کند.

63- سال 63 اولین سالی بود که 2 تیم پرسپولیس و استقلال با هم بازی نکردند. البته بعدا در سال 64 هم پرسپولیس و استقلال با هم بازی نکردند.

64- 64 بازی بوده است. 68 بازی انجام شده که 4 بازی دوستانه بوده است و بر این اساس 64 بازی دیگر، به صورت رسمی انجام شده است.

65- تعداد گل های واقعی پرسپولیس در داربی 65 گل بوده است، البته بعد از آرای کمیته انضباطی 3 گل کم شد و تعداد آن به 62 گل رسید.

66- با احتساب رای کمیته انضباطی به تعداد گل های واقعی استقلال که 61 بود، 5 گل اضافه شد و به 66 گل رسید، به عبارتی رای کمیته انضباطی 3 گل به ضرر پرسپولیس و 5 گل به سود استقلال داشت.

67- شاهین (جد بزرگ پرسپولیس امروز) در سال 1322 تاسیس شد. دکتر اکرامی نام شاهین را با تفال به دیوان حافظ بزرگ انتخاب کرد.

68- اولین داربی پرسپولیس و استقلال بر اساس سال میلادی، در سال 1968 برگزار شد.

دسته ها : استقلال
1388/2/31

سایت فدراسیون بین‌المللی آمار و تاریخ فوتبال جهان در تازه‌ترین فهرست رده‌بندی خود نام سنگربانانی که توانستند برای یک دوره طولانی، دروازه خود را بسته نگه دارند منتشر کرد.

در این فهرست از بهرام مودت، ناصر حجازی، احمدرضا عابدزاده، رضا قفل‌ساز، آرمناک پطروسیان و محمدرضا مهربانی به عنوان سنگربانانی یاد شده که در لیگ ایران صاحب رکورد شدند و از این حیث در بین 446 سنگربان برتر طول تاریخ قرار گرفتند.

بر این اساس مودت در سال 1975 برای مدتی بالغ بر 844 دقیقه دروازه پرسپولیس را مصون نگه داشت و بطور مشترک با آلخاندرو گونزالس، سنگربان دهه 80 تیم آلخونا کاستاریکا و یک رده پایین‌تر از ادوین فان درسار، سنگربان هلندی کنونی منچستریونایتد در پله صد و هجدهم قرار گرفت.

ناصر حجازی که عنوان دومین دروازه‌بان تاریخ آسیا را در اختیار دارد، در سال 1975 به مدت 837 دقیقه دروازه استقلال تهران (تاج سابق) را از ورود توپ محافظت کرد و در رتبه 124 جهان همراه با ایویکا کرالیچ، عضو دهه 90 تیم پارتیزان بلگراد یوگسلاوی جای گرفت.

احمد رضا عابدزاده، مطرح‌ترین دروازه‌بان ایران در دو دهه اخیر از سال 1995 تا 1996 موفق شد با حضور در تیم پرسپولیس برای مدت 802 دقیقه دروازه سرخ‌پوشان پایتخت را از ورود توپ مصون نگه دارد. او درکنار خوزه مندوزا (آلیانزا لیما پرو) و توماس توودل (اونیون انگلیس) در مکان 148 جدول جای گرفت.

رضا قفل‌ساز، سنگربان تیم پاس تهران در سال 1973 موفق شد مدت 754 دقیقه اجازه ورود توپی را به سنگر تیمش ندهد. وی همراه پاتریک بونر از گلاسکو رنجرز اسکاتلند صاحب رتبه 225 دنیا شد.

آرمناک پطروسیان، سنگربان ارمنستانی که سال‌ها در خدمت سپاهان بود، در سال 2001 به مدت 704 دقیقه اجازه دریافت هیچ گلی را نداد. وی در این رده‌بندی صاحب رتبه 332 شد.

همچنین محمدرضا مهربانی، سنگربان تیم برق شیراز در این فهرست به عنوان آخرین دروازه‌بان رکوردار از لیگ ایران حضور یافته است. نکته برجسته و متمایز در مورد وی این است که در این جمع دو بار توانسته رکورد بزند. مهربانی یک بار در سال 1997 برای مدت 685 دقیقه دروازه‌اش را حفظ کرد که همراه با توماس جکسون ( آستون ویلا انگلیس)، ‌آندرس وان دیجیک(روتردام هلند)،‌ لیدو وییری( اینترمیلان ایتالیا)، حسام ال هادری (ناسیونال مصر) و آندریج دچوریچ (هایدوک صربستان)‌، ‌صاحب رتبه 373 شد.

در مرتبه دوم وی در سال 1992، به مدت 670 دقیقه دروازه‌اش را از ورود توپ محافظت کرد و با فونسکا(پورتو پرتغال)، فریدل کونسیلا(آسترویاوین اتریش) صاحب رتبه 422 شد.

فهرست 10 دروازه‌بان برتر از این حیث به شرح زیر است:

1-

مازاروپی، ریودوژانیرو برزیل، رکورد: 1816 دقیقه

2-

ثابت ال‌ بطل، ناسیونال مصر، 1442 دقیقه

3-

دنی ورلیندن، باشگاه بروژ بلژیک،1390 دقیقه

4-

خوزه ماریا بولجوبایش، یونیورسیداد آرژانتین، 1352 دقیقه

5-

ثابت ال بطل،‌ ناسیونال مصر(بار دوم)، 1325 دقیقه

6-

ادوین فان درسار، منچستریونایتد انگلیس، 1311دقیقه

7-

حسام ال‌هادری، ناسیونال مصر، 1288 دقیقه

8-

سامر سعید، العربی کویت، رکورد: 1283 دقیقه

9-

آبل رزینو گومز، آتلتیکومادرید اسپانیا، رکورد 1275 دقیقه

10-

گاتن هوراد، بوردو فرانسه، رکورد 1266 دقیقه

دسته ها :
1388/2/31
X