پیتر چک (از ۲۰۰۴ تا امروز) دروازه بان اهل جمهوری چک، ازبهترین های دنیا و البته یکی از بهترین های تیم چلسی است. او توانایی فوق العاده خود را همانند پیتر بونتی و ادی ندزوی ویکی در استمفوردبریج در سال های گذشته نشان داد. وی توانست نام خود را به عنوان یکی از افسانه ای ترین دروازه بانان خارجی لیگ برتر فوتبال انگلستان در کنار دروازه بانانی نظیر پیتر اشمایکل و بروس گروبلار ثبت کند .
مدافعان:
رون هریس (از ۱۹۶۱ تا ۱۹۸۰) هریس یکی از سرسخت ترین مدافعان چلسی بود. او سال ۱۹۶۲ جایگاه خود را به عنوان بازیکن دائم چلسی برای سال آینده تعیین کرد. می توان شهرت وی را به خاطر بازی های قدرتی او در چلسی دانست. از جمله بزرگ ترین افتخارات وی می توان به کسب جام قهرمانی سال ،۱۹۷۰ جام اروپا و کاپ قهرمانی اشاره کرد. همچنین او برنده کاپ قهرمانی جام در جام اروپا مقابل رئال مادرید شد.
مارسل دسایی (از ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۴) با اینکه دزایی در میلان افتخاراتی را کسب کرده بود اما با حضور در چلسی راه خود را برای پیشرفت هموارتر کرد و توانست نامش را به عنوان یکی از بهترین مدافعان جهان مطرح کند. او به سرعت توسط هواداران استمفوردبریج موردتوجه قرار گرفت. بنابراین شایسته است او را یکی از ۱۱ بازیکن برتر چلسی بدانیم. چلسی در جام جهانی ۱۹۹۸ با پرداخت ۴ میلیون پوند برای خرید مدافع فرانسوی یعنی دزایی اقدام کرد. دزایی به سرعت خود را با شرایط لیگ برتر وفق داد. ترکیب او و هموطنش، فرانک لبوف، زیر نظر جیان لوکا ویالی دفاع قدرتمندی را تشکیل داد. به قول جان تری که می گوید: الگوی ورزشی من دسایی است.
جان تری (از سال ۱۹۹۸ تا امروز) کاپیتان فعلی تیم ملی انگلستان و مرد میانی چلسی از خصوصیات وی که به همتیمی هایش نیز سرایت کرده می توان به اشتیاق و مصمم بودن وی اشاره کرد. جی تی تنها کسی بود که توانست عنوان قهرمانی لیگ انگلستان را از آن خود کند. از دیگر افتخارات وی، کسب ۲ مدال جام اتحادیه انگلستان و عنوان بهترین بازیکن سال ۲۰۰۵ می باشد.
ادی مک کردی (۱۹۶۲ تا ۱۹۷۳) این بازیکن اسکاتلندی به علت داشتن سرعت خوب و مهارت در تکل زدن یکی از بهترین های چلسی به شمار می رفت. وی در کارنامه خود، ۴ گل برای آبی ها به ثمر رسانده است. یکی از آنها، گل بیادماندنی در فینال لیگ قهرمانان سال ۱۹۶۵ بود که باعث پیروزی تیمش شد. وی از مهره های اصلی جام حذفی سال ۱۹۷۰ انگلستان محسوب می شد اما به علت مصدومیت، افتخار حضور در این جام را از دست داد.
بازیکنان خط میانی:
ری ویلکینز (۱۹۷۳ تا ۱۹۷۹) یکی از کلیدی ترین بازیکنان آبی ها و یکی از بهترین های خط میانی تاریخ فوتبال چلسی به شمار می رود. وی به علت مشکلات مالی، پیشنهاد حضور در منچستریونایتد و میلان را پذیرفت.
فرانک لمپارد (۲۰۰۱ تا امروز) لمپارد را می توان نه فقط یک هافبک برتر انگلستان بلکه هافبکی برتر در جهان نامید. وی توانست دومین هافبک برتر فوتبال جهان در سال ۲۰۰۵ شود و این نشانگر بازی حرفه ای و بدون نقص فرانک است. وی به خاطر اینکه پدرش کمک مربی بود تحت فشار هواداران وستهام قرار گرفت. به همین خاطر با قرارداد ۱۱ میلیون پوندی در سال ۲۰۰۱ به استمفوردبریج آمد. او هنوز هم با چلسی قرارداد دارد. او چیزهای زیادی را از مورینیو یاد گرفته و محبوبیت فعلی خود را تا حدی مدیون او است. فرانک لمپارد، هافبک چلسی معتقد است خوزه مورینیو، بابت موفقیت هایی که برای باشگاه کسب کرده شایسته تقدیر بیشتری بود.
آلن هودسون (۱۹۶۸ تا ۱۹۸۴) او یکی از مهمترین بازیکنان خط میانی نسل خود به شمار می رود. بازیکنی ماهر و با استعداد بابی مور، در مورد جام قهرمانی انگلستان درباره آلن می گوید: هودسون توانایی خود را به جهان فوتبال ثابت کرد. او در سال های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ با گلی که برای پیتر آزگودوایان هاجینسون ساخت به چلسی کمک کرد تا به مقام سوم دست یابد اما متأسفانه در سال ۱۹۷۴ به علت مشکلات مالی و با رفتن مربی تیم دیو سکستون در سن ۲۲ سالگی فروخته شد.
جان فرانکو زولا (۱۹۹۶ تا ۲۰۰۳) یکی از بهترین های همیشگی چلسی، اهل ایتالیا که با آمدن خود در نوامبر ۱۹۹۶ به استمفوردبریج تأثیر عمده ای گذاشت و پس از ۶ ماه بازی موفق به کسب جایزه بهترین بازیکن سال شد. در اولین فصل از حضورش کمک شایانی در تصاحب کاپ قهرمانی برای چلسی کرد. می توان او را به عنوان یکی از بهترین های تاریخ چلسی به شمار آورد.
میشائیل بالاک (2006 تا حال) یکی از گران قیمت ترین بازیکنان تیم چلسی که در سال 2006 از بایرن مونیخ آلمان وارد چلسی شد. یکی از چهره های کلیدی برای چلسی بوده است اما موفقیت های بالاک تحت روابط خرابش با خوزه مورینو تحت تاثیر قرار گرفته است. وی با بازی های زیبائی که ارائه داد موجب شد تا چلسی به مرحله ای فینال جام حذفی انگلستان و همچنان تیم سابق خوزه (پورتو) را از جام قهرمانان اروپا حذف کند.
مهاجمان:
جیمی کریوز (۱۹۵۷ تا ۱۹۶۱) یکی از گلزن ترین های روزگار خود و از همراهان آزگود در خط حمله با وجود سن کمی که داشت در۱۵۷ بازی برای آبی پوشان ۱۲۴ گل به ثمر رساند. او ۲ بار موفق به کسب عنوان بهترین گلزن لیگ طی ۴ فصل حضور در چلسی شد و در سال های ۱۹۶۰ و ۱۹۶۱ با ۴۱ گل رکورددار این باشگاه معرفی شد.
پیتر آزگود (۱۹۶۴ تا ۱۹۷۴ و ۱۹۷۸ تا ۱۹۷۹) بازیکنی با قوای بدنی خوب و با لقب «شاه استمفوردبریج» در ۳۸۰ بازی برای آبی ها ۱۵۰ گل به ثمر رساند.در جام قهرمانی اروپا در سال ۱۹۷۱ با گلی که به ثمر رساند باعث شکست رئال مادرید شد. او در میان هواداران جایگاه ویژه ای داشت، چنانکه وقتی در سال ۱۹۷۱ به ساوت همپتون فروخته شد تعدادی از هواداران با تجمع خود خواستار ماندن در استمفوردبریج شدند.
ازجمع بازیکنان معروف جهان در سالهای اخیر: ویالی بازیکن بزرگ تاریخ فوتبال اروپا که در دوران بازیکنی خود تعصب خاصی نسبت به پیراهن چلسی داشت
رود گولیت ستاره افسانه ای فوتبال هلند
وستارگانی همچون ژورژ وه آ( ستاره بزرگ لیبریایی)، دنیس وایز( هافبک وفادار چلسی)، دشام( ستاره بزرگ فرانسوی) و بازیکنانی همچون لیلیان تورام
در زیرکارنامه خوزه مورینیو در چلسی را می یابید:
در مجموع 185 بازی، 124 پیروزی، 40 تساوی و 21 شکست
در لیگ برتر 84 بازی و تنها 10 شکست
رکورد شکست ناپذیری در خانه به مدت 2 سال
کسب دو قهرمانی پیاپی در لیگ برتر پس از 50 سال
یک قهرمانی FA کاپ (جام حذفی)
دو قهرمانی در جام اتحادیه
نام: دیدیر
نام خانوادگی:دروگبا
متولد:11 مارچ 1978
قد:180
وزن:84
پست:فوروارد
باشگاه :چلسی انگلیس
تعداد گلهای ملی:24
تعداد بازی های ملی: 34
اولین بازی ملی:ساحل عاج مقابل افریقای جنوبی(8 سپتامبر - 2002)
افتخارات:
نایب قهرمانی با تیم ساحل عاج در جام ملت های آفریقا
قهرمانی لیگ برتر انگلیس با تیم چلسی در سال های(2004-2005)(2005-2006)
قهرمانی جام اتحادیه انگلیس(کارلینگ کاپ) با تیم چلسی در سال2006
مرد سال فوتبال افریقا در سال2006
جمیمز لمپارد جونیور متولد 25 ژوئن 1978 در رامفورد انگلستان می باشد
لمپارد در سال 1994 به عنوان کار آموز به باشگاه وستهام یونایتد پیوست . همان باشگاهی که پدرش دستیار سرپرست آن بود و در سال 1995 به طور رسمی با این باشگاه قرار داد بست . در اکتبر سال 1995 به تیم سی سیتی قرض داده شد و در همان باشگاه در نخستین بازی لیگ خود شرکت کرد و یک گل به ثمر رساند و در ژانویه سال 1996 دوباره به وستهام بازگشت . لمپارد بازیکن ثابت تیم جوانان وستهام بود و در کاپ قهرمانی جوانان 1996 کاپیتان تیم شد .
در سال 1998 لمپارد به تیم بزرگسالان وستهام پیوست و در کنار بزرگانی چون ( جوکول ) ، ( مایکل کاریک ) و ( ریوفردیناند ) به یکی از مهرهای با ارزش این تیم بدل گشت .
لمپارد در 15 می 2001 با یازده میلیون پوند به باشگاه ثروتمند چلسی نقل مکان کرد . او در فصل نخست حضور خود بازیکن فیکس تیم بود اما در فصل دوم حضورش تحت شعاع بازی خوب ( جیانفرانکوزولا ) قرار گرفت و افت کرد اما با آمدن آبراموویچ ملیاردر معروف روسی به باشگاه ، لمپارد دوباره شکوفا شد و خود را به عنوان بهترین هافبک تیم شناساند .
در سال 2004 ، 2005 لمپارد توانست در همه 38 بازی لیک بازی کند و 13 گل به ثمر برساند و با تیم چلسی قهرمان لیگ برتر شود . بازی او آنقدر زیبا بود که ( کارلوس البرتو ) و ( یوهان کرایف ) بازکنان مطرح جهان هر دو او را ستودند و لمپارد را بازیکن برتر جهان خواندند لمپارد موفق شد در آن فصل جایزه فوتبالیست سال FWA را از آن خود کند . او در سال بعد بهتر ظاهر شد به طوری که خوزه مورینیو ( مربی آن دوران چلسی ) او را بهترین بازیکن دنیا لقب داد
لمپارد تا کنون توانسته است با چلسی 2 بار قهرمان لیگ برتر شود ، در نوامبر سال 2005 به عنوان دومین فوتبالیست برتر اروپا شناخته شد و جایزه فوتبالیست سال قاره خود را به هافبک برزیلی ( رونالدینیو ) سپرد . یک ماه بعد رونالدینیو عنوان بازیکن سال دنیا را از آن خود کرد و بار دیگر فرانک لمپارد به مقام دوم بسنده کرد.
ورزش زیبا و مهیج فوتبال حاصل ابتکار و خلاقیت مردمان جزیره است . انگلیسی ها جهان را اسیر دنیای توپ گرد کردند وخود نیز در این گرداب غرق شدند . با توجه به ابداع فوتبال در انگلستان،داشتن سابقه کمتر از صد سال برای باشگاههای فوتبال این کشور ، نشان از جوانی باشگاه های بریتانیاست . بیشتر باشگاههای بزرگ انگلیسی در اواسط و یا اواخر قرن نوزدهم میلادی متولد شده اند ، اما آبی پوشان چلسی از همان معدود تیم هایی هستند که در قرن بیستم گام به دنیای توپ گرد نهادند .
گفته می شود تاسیس باشگاه چلسی حاصل درگیریهای بازیکنان دیگر تیم های انگلیسی و به خصوص تیم فولهام بوده است . با اتحاد تنی چند از این بازیکنان در چلسی لندن تیم فوتبال جدیدی آغاز به کار کرد . این منطقه که در جنوب غربی شهر لندن واقع شده درآن زمان از مناطق زیبای شهر محسوب می شد.
تیم فوتبال چلسی تنها دو فصل برای حضور در رقابت های دسته اول باشگاههای انگلستان صبر کرد. این تیم پس از رسیدن به مسابقات دسته اول سعی داشت به هر شکل ممکن نام و آوازه ای برای خود به دست آورد. اما طلسم قهرمانی چلسی پنجاه سال بعد شکست. آبی پوش های لندن در سال 1995 مقام اول لیگ باشگاهی انگلستان را به دست آوردند، عنوانی که هیچگاه برای مردان استمفورد بریج تکرار نشد . چلسی در سال های 1970 ، 1997 ، 2000 جام حذفی باشگاههای انگلستان را به دست آورد و در سال های 1915 ، 1967 ، 1994 ، 2002 عنوان نایب قهرمانی این رقابت ها را در کارنامه خود ثبت کرد . چلسی در صحنه رقابت های اروپایی نیزچهره موفقی از خود به نمایش گذارد. قهرمانی دو جام برندگان اروپا در سال 1971 و 1998 بزرگترین افتخار اروپایی این تیم بوده است و یک قهرمانی سوپر جام باشگاههای اروپا در سال 1998 نیز درکارنامه چلسی به چشم می خورد . کسب این سه جام اروپایی در ده حضور آبی پوشان در رقابت های باشگاه قاره سبز افتخار قابل توجهی محسوب می شود . اما باید پذیرفت که این افتخارات برای نام پرآوازه چلسی کافی نیست.
آبی پوشان لندنی به غیر از کسب عناوین و افتخارات هدف دیگری در رقابت های داخلی انگلستان دارند. رقابت با تیم های پرآوازه به خصوص حضوری موفق در دربی های لندنی از دیگر اهداف این تیم است. آرسنال، تاتنهام، اورتون و فولهام اصلی ترین رقیبان انگلیسی چلسی محسوب می شوند. در این میان به دلیل همان حساسیت های خاص سرخ آبی جدال آرسنال چلسی حساس ترین بازی این دو تیم در هر فصل است.
استادیوم استمفورد بریج(Stamford bridge) ورزشگاه اختصاصی آبی های لندن است. این ورزشگاه که در سال 1877 ساخته شده، یکی از قدیمی ترین استادیوم های اروپا محسوب می شود. استمفورد تا اواخر دهه هشتاد بیشتر به یک نمایش فرانسه شباهت داشت. برخی از اوقات این ورزشگاه محل تماشای مسابقات حساس بوکس بود. با تاسیس چلسی استمفورد دراختیار این تیم قرار گرفت. این ورزشگاه نزدیک به صد سال است که با چلسی همراهی می کند.
چلسی در تاریخ خود بازیکنان و مربیان بسیار مشهوری را دیده است. پیش از مورینو، رانیری مربی کنونی تیم والنسیا، ویالی بازیکن بزرگ تاریخ فوتبال اروپا که در دوران بازیکنی خود تعصب خاصی نسبت به پیراهن چلسی داشت رود گولیت ستاره افسانه ای فوتبال هلند سرمربی چلسی بودند
قبل از گولیت، گلن هادل این مسئولیت را بر عهده داشت. از جمع بازیکنان بزرگ فوتبال جهان در چند سال اخیر ستارگانی همچون ژورژ وه آ( ستاره بزرگ لیبریایی)، دنیس وایز( هافبک وفادار چلسی)، دشام( ستاره بزرگ فرانسوی) و بازیکنانی همچون مارسل دسایی ، توره آندره فلو و فرانک لبوف در چلسی حضور داشته اند.
جان فرانکو زولا، او مصداق همان ضرب المثل فلفل ریز و تیز است. زولا که حالا جشن تولد 38 سالگی را هم پشت سر گذاشته، یکی از محبوبترین بازیکنان تاریخ باشگاه چلسی محسوب می شود. این مهاجم توانای ایتالیایی درسال 1996 به چلسی آمد. او که متولد ساردینیای ناپولی است. فوتبال حرفه ای را در همان تیم ناپولی آغاز کرد و از همین تیم به پیراهن لاجوردی تیم ملی ایتالیا رسید. زولا در پایان فصل 2003-2002 به دلیل اختلاف با مسئولین تیم ، چلسی را ترک و به ایتالیا بازگشت .
نقطه اوج تاریخ باشگاه چلسی در پایان فصل 2003-2002 رخ داد . کن بتیس مالک باشگاه سهام خود را به یک میلیاردر روسی که صاحب کمپانی های نفتی است فروخت . روبن آبراموویچ ثروتمند روسی در بدو ورود با خرید بازیکنان بزرگی چون ورون و داف بازار نقل و انتقالات فوتبال جهان را تکان داد و چلسی را به عنوان یکی از ثروتمندترین تیمهای اروپا مطرح کرد. آبراموویچ ، در یک اقدام نادر وعجیب پیترکنیون رییس باشگاه منچستریونایتد را به باشگاه چلسی کشاند و وی را به عنوان مدیر اجرایی چلسی منصوب کرد.
هنگام نقل وانتقال بازیکنان بزرگ ، چلسی یکی از مشتریان پروپاقرص محسوب می شد که با قیمتهای نجومی خود همواره مدیران و بازیکنان را وسوسه
می کرد .
تیم آبراموویچ ( چلسی ) در فصل 2003-2004 با رهبری رانیری ایتالیایی در لیگ برتر انگلیس ، پس از آرسنال به نایب قهرمانی رسید و در جام باشگاه های اروپا هم تا مرحله نیمه نهایی بالا آمد ، ولی در این مرحله با قبول شکست در مقابل موناکو از ادامه رقابتها کنار رفت. دراین بازیها مربیگری موناکو برعهده دشام ( ستاره اسبق چلسی) بود.
پس از حذف چلسی ، نایب قهرمانی در لیگ برتر و با توجه به هزینه های زیادی که در راه خرید بازیکنان صورت گرفته بود، آبراموویچ با اخراج رانیری ، خوزه مورینو مربی پرتغالی پورتو که به تازگی با این تیم به مقام قهرمانی باشگاه های اروپا رسیده بود ، را به عنوان سرمربی چلسی منصوب کرد. ( قبل از مذاکره با مورینو ، مذاکراتی با ازیکسون ، لیپی ، دل بوسکه و کاپلو برای هدایت چلسی صورت گرفته بود).
لازم به ذکر است که مورینو همراه با پورتو به قهرمانی جام یوفا نیز دست پیدا کرده بود . وی در ابتدا دستیار بابی رابسون انگلیسی بود.
آندرسون لویس دی سوزا ملقب به دکو که در سال 1977 در سائوبرناردودوکامپو در برزیل متولد شد.او با قدی 177 سانتی متری و 73 کیلو یکی از بهترین هافبکهای دنیا است.
دکو فوتبال حرفه ای خود را از برزیل با تیم سائوپائولو (96_1995 و 97_1996) اغاز کرد. او فصل بعد را هم در برزیل با تیم کورینتیناس سپری کرد.
دکو در فصل 98_97 به تیم پرتغالی بنفیکا پیوست. بعد از گذراندن یک فصل خوب در بنفیکا به تیم سالگویروس رفت و از انجا با پیشنهاد فرناندو کاسترو مربی پورتو به این تیم پیوست و پنج فصل برای این تیم توپ زد.(2004_1999)
دکو در جام باشگاههای اروپا در سال 2004 همراه مورینیو قهرمان این جام معتبر شد. بعد از قهرمانی در این جام مورد توجه بعضی از تیمهای مطرح اروپا از جمله بارسلونا قرار گرفت.
او در تابستان سال 2004 به تیم بارسلونا پیوست و همراه این تیم در فصل 2005_2004 نایب قهرمانی اسپانیا را به دست آورد و در فصل بعد از آن (2006_2005) همراه بارسلونا قهرمان اسپانیا شد و در همان سال قهرمانی جام باشگاههای اروپا را فتح کرد.
دکو در 29 مارچ 2003 با مسئولین پرتغال برای گرفتن تبعیت این کشور وارد مذاکره شد و در تابستان 2004 باتیم پرتغال در فینال جام ملتهای اروپا با نتیجه ی یک بر صفر مغلوب یونان شد تا به عنوان نایب قهرمانی دست یابد و همچنین در جام جهانی 2006 همراه پرتغال به مقام چهارمی دست یافت.
معنی لغوی آرسنال، "مهمات جنگی " می شود. جنبش (ذهن های نو) Innovative minds و کمیسیون حقوق بشر اسلامی در حال فراخوان برای برخورد با باشگاه فوتبال آرسنال هستند تا به تصمیم باشگاه آرسنال برای قراردادی اسپانسری با اسرائیل جهت تبدیل آن (سرزمین های اشغالی) به محلی توریستی اعتراض کنند.
"ارتش اسرائیلی مدعی شد که سربازان او پسر یازده ساله ای به نام خلیل را در دفاع از خود با گلوله کشته اند. اما گزارشی که توسط گروه حقوق بشر اسرائیلی(B’Tselem) منتشر شد، ادعاهای ارتش اسرائیل را رد می کند و آنها را دروغگو می خواند. تجسس این گروه تأیید می کند که قربانی 11 ساله در حال بازی فوتبال با دوستانش بوده است که به ضرب گلوله کشته شده است. این گزارش ثابت می کند که این پسر 11 ساله هیچ تهدیدی برای جان سربازان اسرائیلی که در یک برج نگهبانی در یک کیلومتری قرار داشتند، نبوده است.
روزنامه ی اورشلیم پست (the Jerusalem post) اشاره می کند که رئیس سهام داران آرسنال، دنی فیزمن (Denny Fizman)، نایب رئیس دیوید دین (Devid Dein) و مدیر عامل دل مان (Edel man)، از سوابق یهودی خود استفاده کردند تا باشگاه، دلایل اسرائیل را برای تأسیس آکادمی فوتبال در اسرائیل بپذیرد. این در زمانی رخ داد که بچه های فلسطینی در حالی که فوتبال بازی می کنند، توسط تک تیزاندازان اسرائیلی هدف قرار می گیرند.
یوونتوس، اسرائیل را نپذیرفت:
وزارت گردشگری قبلاً درصدد بود که با باشگاه ایتالیایی یوونتوس معامله کند. مشکل این بود که اسپانسر دیگر این تیم ، با آن مخالفت کرد. "شرکت تام اویل لیبی ". این قرارداد برای دوره ی جولای 2005 تا جولای 2010 به مبلغ 110 میلیون یورو برای حق اسپانسری پیراهن های این تیم بوده است. البته قرارداد اضافی دیگری به رقم 130 میلیون یورو برای 5 سال بعدی هم بسته شد که ارزش کل این قراردادها به 240 میلیون یورو می رسید. در هر صورت این قراردادها یوونتوس را از بستن قرارداد با اسپانسر دیگری منع نمی کرد اما مبلغ این قرارداد 10 ساله این قدر بود که یوونتوس دیگر به اسرائیل نیازی نداشته باشد.
آث میلان اسرائیل را نپذیرفت:
باشگاه بعدی که اسرائیل به سراغ آن رفت باشگاه آث میلان، باشگاه سری A بود که توافقات اولیه هم انجام شده بود. اما در هر صورت توافق نهایی حاصل نشد. وزارت گردشگری اسرائیل عصبانی بود و از نخست وزیر وقت خود، شارون خواست تا پا درمیانی کند.
سایت آث میلان گزارش داد: "شارون خواسته که به برنده شدن در قرارداد اسپانسر تیم میلان کمک شود " وزارت گردشگری اسرائیل ملتمسانه از آریل شارون نخست وزیر وقت اسرائیل خواسته بود که از دوستی خود با همتای ایتالیایی اش، سیلویو برلوسکونی استفاده کند، تا باشگاه آث میلان را ترغیب کند که در تصمیم خود تجدید نظر کند و رضایت این باشگاه را برای قرارداد با اسرائیل جلب کند. برلوسکونی، صاحب باشگاه میلان، یکی از بزرگترین باشگاه های فوتبال دنیا، تصمیم گرفت که پیشنهاد 550 هزار یورویی وزارت گردشگری اسرائیل را برای ترغیب توریست های ایتالیای جهت سفر به اسرائیل را نپذیرد.
آرسنال قبول می کند، اما چرا؟
پس از این ناکامی ها، یوزی گافنی (یکی از معاونان وزارت گردشگری اسرائیل) تصمیم گرفت که با باشگاه های اسپانیا وارد گفتگو شود. او اظهار می کند که: "ما به چلسی اصلاً نزدیک نشدیم. چرا که از این باشگاه تصورات ضدیهودی ای بر علیه آبرامویچ وجود داشت؛ منچسر یونایتد هم که مخالفت ها را بر می انگیخت و تاتنهام هم علیرغم ارتباط با یهودیان، به اندازه ی کافی بزرگ نبود خوشبختانه آرسنال پس از دو روز که بر قرارداد اولیه به توافق رسیدیم، با من تماس گرفت.
به واقع آرسنال در حال تأمین مهمات جنگی برای اسرائیل است تا توپخانه هایش از کار نیافتد.
به نوشته جام جم، در سالهای اخیر جانلوئیجی بوفون، پتر چک، ادوین فاندرسار و الیور کان از بهترینهای این پست بودهاند، ولی سال 2008 ایکر کاسیاس به این جمع اضافه شده و الیور کان که در 38 سالگی از میادین فوتبال خداحافظی کرد، از این جمع خارج شده است.
بسیاری معتقدند: پست دروازهبانی، مشکلترین پست فوتبال است و کسی که بتواند در این پست بدرخشد، حتما از بهترین بازیکنان فوتبال است. در تاریخ فوتبال نام چند دروازهبان بیش از بقیه ماندگار شده است. لو یاشین و گوردون بنکس در میانه قرن بیستم برترین دروازهبانهای جهان بودند که اولی که به عنکبوت دروازهها شهرت داشت. یاشین، تنها دروازهبانی است که تا به حال توپ طلای اروپا را فتح کرده است. او سال 1963 به این مهم نائل شد و در پایان قرن هم لقب بهترین دروازهبان قرن بیستم را به خود اختصاص داد. به دهه 70 و 80 که میرسیم نام سپ مایر، دینوزوف و در پی آنها رینات داسایف مطرح میشود. دهه 90 با والتر زنگا شروع میشود که 3 سال جایزه بهترین دروازهبان جهان را به خانه برد، سپس آندریاس کوپکه اوج گرفت. این دهه با درخشش فوقالعاده پیتر اشمایکل ادامه یافت و با چیلاورت پایان گرفت.
دنیای فوتبال در دهه 90 شاهد هنرنمایی بهترین دروازهبان تاریخ آمریکای جنوبی بود. خوزه لوئیس چیلاورت، دروازهبان تیم ملی پاراگوئه و باشگاه ولز سارسفیلد آرژانتین بعد از ظهور رنه هیگوئیتا که حرکتهای عجیب و غریب را شگرد داشت، تعریفی جدید از یک دروازهبان را ارائه کرد. چیلاورت در 272 بازی برای تیم ولز سارسفیلد آرژانتین 24 گل به ثمر رساند تا لقب گلزنترین دروازهبان جهان را از آن خود کند. الیورکان و فابین بارتز در اواخر دهه 90 بهترین دروازهبانهای اروپا بودند و از سال 2003 جانلوئیجی بوفون را بسیاری بهترین دروازهبان جهان میدانند که در بسیاری از تکنیکهای دروازهبانی حرف اول و آخر را در جهان میزند. بوفون با کسب چهار باره عنوان بهترین دروازهبان جهان رکورد والتر زنگا، چیلاورت و الیورکان را که هر یک سه بار این عنوان را به دست آورده بودند، پشت سرگذاشت.
رقیب اصلی بوفون در سالیان اخیر پیترچک مشهور است که در تیم چلسی بسیار مطمئن جلوه میکند. چک هم مثل بوفون زیاد دچار آسیب دیدگی شده است. که بدترین آسیبدیدگی وی مربوط به برخورد شدید وی با استفان هانت بازیکن ردینگ در اکتبر سال 2006 است که موجب شد این دروازهبان 4 ماه از فوتبال دور باشد و بعد از آن با کلاه راگبی در میادین فوتبال دیده شود.چک عناوین متعددی را همراه با چلسی به دست آورده است. وی سال 2005 بهترین دروازهبان جهان شناخته شد ولی با توجه به اشتباههای عجیبش در یورو 2008 که موجب حذف جمهوری چک در بازی مقابل ترکیه شد شانسی برای این که امسال بتواند جایزه سال 2005 خود را تکرار کند، ندارد.
و بالاخره به ایکر کاسیاس میرسیم که نزدیکترین دروازهبان به جایزه سال 2008 به نظر میرسد. کاسیاس در سال 2008 نسبت به گذشته پیشرفت خوبی کرده و موفقیتهای قابلتوجهی را به دست آورده است که مهمترین آنها قهرمانی در یورو 2008 با بازوبند کاپیتانی تیم ملی اسپانیا است.او در طول رقابتها بسیار خوب بازی کرد و با واکنشهای بموقع بارها دروازه تیمش را نجات داد. بهترین عملکرد وی در بازی با ایتالیا بود که با مهار دو ضربه پنالتی موجب حذف قهرمان جهان شد. کاسیاس که در نزد هواداران رئال به سنکاسیاس یا کاسیاس مقدس مشهور است، در فصل 2008 2007 جایزه زامورا را نیز که ویژه بهترین دروازهبان فصل لالیگاست کسب کرد. کاسیاس در سالهای 2002 و 2003 عنوان دوم ردهبندی بهترین دروازهبان سال را به خود اختصاص داده و در سال 2007 سوم شده بود. با آن که این بازیکن 27 ساله نسبت به بوفون، فاندرسار و چک قامت کوتاهتری دارد، همچون آنها در هوا و زمین به کمتر بازیکنی باج میدهد.کاسیاس در این فصل آن درخشش فصل گذشته را بروز نداده و در بعضی بازیها گل بد هم خورده است، ولی نسبت به رقبایش شانس بیشتری برای کسب عنوان بهترین دروازهبان جهان دارد. کاسیاس آنقدر محبوبیت دارد که هوادارانش در اقدامی سمبلیک برای این که او مرد سال فوتبال اروپا شود، امضا جمع کردهاند.
بهترین دروازهبانهای جهان دردوره های گذشته:
1987- ژان ماری فاف (بلژیک - بایرن مونیخ)
1988- دینات داسایف (شوروی سابق - اسپارتاک مسکو)
1989- والتر زنگا (ایتالیا - اینتر)
1990- والتر زنگا (ایتالیا - اینتر)
1991- والتر زنگا (ایتالیا - اینتر)
1992- پیتر اشمایکل (دانمارک - منچستریونایتد)
1993- پیتر اشمایکل (دانمارک - منچستریونایتد)
1994- میشل پردوم (بلژیک - میشلن)
1995- خوزه لوئیس چیلاورت (پاراگوئه - ولزسارسفیلد)
1996- آندریاس کوپکه (آلمان - مارسی)
1997- خوزه لوئیس چیلاورت (پاراگوئه - ولزسارسفیلد)
1998- خوزه لوئیس چیلاورت (پاراگوئه - ولزسارسفیلد)
1999- الیور کان (آلمان بایرن - مونیخ)
2000- فابین بارتز (فرانسه - منچستریونایتد)
2001- الیور کان (آلمان بایرن - مونیخ)
2002- الیور کان (آلمان - بایرن مونیخ)
2003- جانلوئیجی بوفون (ایتالیا - یوونتوس)
2004- جانلوئیجی بوفون (ایتالیا - یوونتوس)
2005- پیتر چک (جمهوری چک - چلسی)
2006- جانلوئیجی بوفون (ایتالیا - یوونتوس)
2007- جانلوئیجی بوفون (ایتالیا - یوونتوس)
2008-ایکر کاسیاس (اسپانیا - رئال مادرید)
او که معمولاً در پست هافبک وسط بازی میکند، سابقه بازی در تیمهای: کایزرسلاترن، بایر لورکوزن و بایرن مونیخ را دارد و از سال ۲۰۰۴ تا به حال کاپیتان تیم ملی آلمان بودهاست. او از مهمترین بازیکنان این کشور به شمار میآید. او از سال 2006 برای چلسی انگلستان به میدان می رود.
او سابقهی نایب قهرمانی جهان با تیم آلمان در جام جهانی ۲۰۰۲ را دارد. در این جام از بهترین پاسورها بود و بسیار درخشید و در چام جهانی ۲۰۰۶ نیز بسیار خوب کار کرد و توانست در کشور خودش به مقام ۳ برسد ، همچنین در یورو ۲۰۰۸ با بد شانسی از بدست آوردن جام بازماند
تیم ملی آلمان:
بالاک در هنگام بازیگری در تیم چمنیتز به تیم ملی زیر ۲۱ سال آلمان دعوت شد و در ۲۱ مارس ۱۹۹۶ اولین بازی ملی خود را در رده زیر ۲۱ سال مقابل دانمارک به میدان آمد و در مجموع برای آن تیم ۱۹ بازی و ۴ گل زد.
اولین دعوت بالاک به تیم ملی بار از سوی برتی فوگتس بود. هنگامی که در کایزرسلاترن بازی میکرد.
اولین بازی ملی او در ۲۸ آوریل ۱۹۹۹ و زمان مربیگری اریش ریبک انجام شد. در آن روز بالاک مقابل اسکاتلند در دقیقهٔ ۶۰ به جای دیتمارهامان به بازی آمد.
در یورو ۲۰۰۰ بالاک جز تیم آلمان بود که بسیار ضعیف نتیجه گرفت و در دور اول حذف شد. بالاک در کل این جام تنها ۶۳ دقیقه به میدان آمد.
در مسابقات مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۲ بالاک با بازیسازی خوبش در مرکز زمین خود را به عنوان ستاره تیم ملی کشورش مطرح کرد. او در بازی تک حذفی مقابل اکراین سه گل به ثمر رساند تا حضور آلمان در این جام تضمین شود.
در جام جهانی ۲۰۰۲ بالاک بسیار خوش درخشید و نقطهٔ اوج فوتبال او رقم خورد. او در این مسابقات در یک چهارم نهایی مقابل آمریکا و در نیمه نهایی مقابل کرهٔ جنوبی تک گل پیروزی بخش تیمش را به ثمر رساند. در بازی مقابل کرهٔ جنوبی بالاک با یک خطای فنی یک خطر مسلم گلزنی را از کرهایها گرفت و به همین علت کارت زردی دریافت کرد که او را از حضور در فینال بازداشت. با این حال بالاک در نایب قهرمانی آلمان نقش بسزایی داشت و از بهترین پاسورهای کل بازیها بود
پس از بازیهای یورو ۲۰۰۴ و با انتخاب یورگن کلینزمن به جای رودی فولر در سمت مربی تیم ملی آلمان، بالاک هم به جای الیور کان کاپیتان تیم ملی شد.
بالاک با ۶۰ بازی ملی، ۲۹ گل به ثمر رساندهاست. او پیراهن شمارهٔ ۱۳ معروف تیم را به تن میکند یعنی همان پیراهنی که قبلا گرد مولر و فرانس بکنبائر به تن داشتهاند.
باشگاهی:
میشائیل بالاک فوتبال را با تیم بی.س.ژ موتور کارل-مارکس-اشتادت آغاز کرد. والدینش او را در هفت سالگی به تمرین این تیم فرستادند و او در همان نگاه اول چشم مربی وقت، استفن هانیش، (که خود از بازیکنان دستهٔ دوم آلمان شرقی بود) را گرفت. قابلیت بازی با دوپای بالاک از مهمترین خاصیتهای چشمگیر او بود.
بالاک مدام پیشرفت میکرد و مخصوصا به قابلیت گلزنیاش اضافه میشد. او تنها ده سال داشت که به باشگاه بزرگتری راه پیدا کرد. یعنی باشگاه کارل-مارکس-اشتادت که بعدها به چمنیتزر تغییر نام داد.
در ۱۹۹۵ بالاک برای اولین بار قراردادی امضا کرد و به خاطر قابلیتهای خاصش به یاد بکنبائر به «قیصر کوچک» معروف شد. او در ۴ آگوست ۱۹۹۵ برای اولین بار در یک بازی حرفهای بزرگسالان در اوبرلیگا(دستهٔ دوم) مقابل لیپزیگ به میدان آمد. چمنیتز نهایتا به دستهٔ پایینتر سقوط کرد. با این حال این فصل برای بالاک فصل موفقی بود. زیرا او در ۲۶ مارس ۱۹۹۶ در تیم ملی زیر ۲۱ سال آلمان به میدان آمد
در فصل بعدی بالاک جز ترکیب ثابت چمنیتزر شد و در درخشش دوبارهٔ این تیم نقش داشت. او در تمام بازیها به میدان آمد و ده گل به ثمر رساند. چمنیتزر نتوانست به دستهٔ بالاتر برگردد اما در تابستان ۱۹۹۷ بالاک به کایزرسلاترنی پیوست که تازه به بوندسلیگا برگشته بود.
کایزرسلاترن:
بالاک در این فصل جمعا ۱۶ بار برای تیم جدیدش به میدان آمد و نقشی هر چند کوچک در مقام بینظیر کایزرسلاترن یعنی فتح بوندسلیگا بلافاصله پس از بالا آمدن از دستهٔ پایینتر،بازی کرد. در فصل بعدی بالاک از بازیکنان اصلی تیم شد و در ۳۰ بازی به میدان آمد و چهار گل به ثمر رساند. کایزرسلاترن در آن فصل تا یک چهارم نهایی جام باشگاههای اروپا بالا رفت و در آنجا توسط بایرن مونیخ حذف شد.
در ۱ ژولای ۱۹۹۹ دو ماه بعد از اولین بازی بالاک در تیم ملی بزرگسالان، او در سن ۲۲ سالگی به بایر لورکوزن پیوست. هنوز یک سال از قرارداد او با کایزرسلاترن باقی مانده بود و به همین علت بایر لورکوزن مجبور به پرداخت ۸ میلیون مارک آلمان (نزدیک ۵ میلیون یورو) برای انتقال او شد.
بایر لورکوزن:
بالاک در بایرلورکوزن به خوبی درخشید. این آغاز درخشش جدی او بود. مربیان او در این تیم کریستوفر دام و کلاس تاپمولر بودند. او در این تیم هافبک تهاجمی بود و جلوی کارستن راملو بازی میکرد.
او جمعا سه فصل برای لورکوزن بازی کرد و ۲۷ گل در بوندسلیگا و ۹ گل در اروپا به ثمر رساند.
در سال ۲۰۰۰ لورکوزن تنها به یک تساوی مقابل اونترهاخینگ نیاز داشت تا برای اولین بار در تاریخ فاتح بوندسلیگا شود اما با گل به خودی بالاک، آنها شکست خوردند تا باز هم بایرن مونیخ قهرمان شود.
با این حال بالاک در بایر لورکوزن به یکی از بهترین هافبکهای اروپا بدل شد. آخرین فصل او در لورکوزن فصل ۲۰۰۱/۰۲ بود که فصلی به یاد ماندنی به شمار میآید. او در این سال با لورکوزن مقام نایب قهرمانی بوندسلیگا، جام باشگاههای اروپا و جام حذفی آلمان را کسب کرد. چهار تا از بازیکنان لورکوزن در آن سال در تیم ملی آلمان بودند و نایب قهرمان جهان شدند. بالاک در آخرین فصل خود ۱۷ گل به ثمر رساند و بازیهای خوبش باعث شد به عنوان بازیکن سال آلمان انتخاب شود.
بایرن مونیخ:
در سال ۲۰۰۲ بالاک با قراردادی به ارزش نزدیک ۱۳ میلیون یورو به بایرن مونیخ پیوست. بایرن مونیخ با سیستمی دفاعی تر بازی میکرد و بالاک باید با آن تطبیق مییافت اما بهرحال او در فصل اول ده گل در قهرمانی بایرن مونیخ در بوندسلیگا به ثمر رساند. همچنین در فینال جام حذفی آلمان به میدان آمد و دو گل به کایزرسلاترن زد تا بایرن ۳-۱ پیروز شود و به قهرمانی برسددر سال بعد بالاک بازهم درخشید و با مربی جدید، فلیکس ماگات، نیز رابطهٔ خوبی داشت.
بالاک جمعا چهار فصل برای بایرنیها بازی کرد و سه بار قهرمان بوندسلیگا و دوبار قهرمان جام حذفی شد و جمعا در ۱۳۵ بازی به میدان آمد و ۴۷ گل به ثمر رساند. این مجموع گلهای داخلی بالاک از ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۵ را به ۶۱ میرساند.
چلسی:
بالاک در فصل آخر خود در بایرن از منچستر یونایتد،چلسی، رئال مادرید و آث میلان پیشنهادهایی دریافت کرد و نهایتا در ۱۵ می با استفاده از قانون بوسمن با قراردادی سه ساله به چلسی پیوست.
مورینیو در بارهٔ او گفتهاست: «برای من او از بهترین بازیکنان جهان است. بسیار باهوش است، از نظر تاکتیکی بسیار قوی است و گلهای بسیاری به ثمر میرساند. برای من در اروپا تنها فرانک لمپارد در این سطح بازی میکند. این دو زوجی رویایی را تشکیل خواهند داد.»
وی در حال حاضر در لندن, انگلستان ساکن است.